- ۰ نظر
- ۲۷ تیر ۹۴ ، ۰۹:۰۰
دانه ای را تصور کنید که قرار است روزی درختی تناور شود
یا بذری که قرار است گلی شود خوش رنگ که عطرش پر کند فضای باغچه رااگر شرایط مناسبی فراهم نباشد ، به احتمال زیاد ، به گوشه ای می افتد و تمام زندگی اش خلاصه می شود در همان دانه بودن ،منهای رشد
تعلیم و تربیت ما انسانها هم حکایت همان بذر و دانه است با این تفاوت که ما رشد می کنیم
مثل دانه نیستیم که گوشه ای بیفتد و برسد به پایان زندگی !
انسان هر طور که باشد رشد می کند ، از همان ابتدا تربیت می شود ، به همان شیوه که اطرافیانش می خواهند
فصل بذرپاشی ، رهنمودهایی ست برای تربیت فرزند ؛ برای شکوفایی
در درجه اول، بایستی به ساختن و شکل روحی کودکانمان اهتمام بورزیم.
سعی کنیم بچههایمان را با ایمان به خدا، ایمان به حقیقت مطلق، ایمان به اسلام پرورش دهیم.
اگر با ایمان پرورش یافت و شما توانستید بذر ایمان را در دل او بکارید،
در آینده هر شخصیت عظیمی از او میتوان ساخت.
اگر این عنصر در آن وجود نداشته باشد برای هیچ کاری مناسب نیست
:::شما در صفحه کتابخانه هستید:::
فصل بذرپاشی
گزیده ای از بیانات مقام رهبری در باب تربیت فرزند
انتشارات سیمای خورشید 09132587285
قیمت 5000 تومان
امپراطوری هالیوود ، دایره المعارفی ست که شما را از مطالعه بیشتر برای شناخت هالیوود بی نیاز می کند
خوب است حال که بیشتر از 70 درصد تولیدات فیلم در جهان ، محصول این مجموعه بزرگ است ؛ با اطلاعات کامل
از ساختار و نحوه شکل گیری آن ، محصولاتش را ببینیم
چگونگی انتشار کتاب امپراطوری هالیوود از زبان حامد کفاش ، مدیر انتشارات ، شنیدنی ست :
" سرگذشت سینما و هالیوود از گذشته جذابیت فراوانی برای علاقه مندان بع این هنر و صنعت داشته است
صنعتی معروف به رویا پردازی که مفاهیم مورد نظر صاحبانش را به بینندگان منتقل می کند
تا کنون کتاب های فراوانی در حهان و ایران با موضوع هالیوود منتشر شده است .
تعدد این کتاب ها ، قطعا دلیلی بر علاقه عموم مردم بع دانستن درمورد هالیوود است
در این میان موضوع بنیان گذاران و مدیران یهودی هالیوود و روسای کمپانی ها نیز مورد علاقه مخاطبین بوده و صدها سخنرانی و
همایش در مورد آن انجام شده اما دریغ از یک متن مکتوب با کیفیت
دو سال پیش و در ابتدای حرکت نشر سایان ، تصمیم گرفتم خلا موجود در مورد تاریخچه ی هالیوود را ، با آثاری با کیفیت پر کنم
طبیعی ست که وقتی در مورد سینما اثری را منتشر می کنی ، لازم است که به همان نسبت در تولید کیفی و محتوایی اثر دقت کنی
نشر سایان را با هزینه شخصی و بدون کوچک ترین کمک نفتی ، تاسیس کردم تا در موضوعاتی که علاقه دارم آثار با کیفیتی را
هم به لحاظ بصری ، هم به لحاظ محتوایی تولید کند . قطعا اگر کتابی با کیفیت استاندارد تولید شود ، هیچ نیازی به حمایت دولتی نداشته
و مخاطبان با حمایت از این اثر ، روند اقتصادی کتاب را به مسیر درستی هدایت می کنند.
در ایتدا کتاب های فراوانی را در مورد هالیوود از خارج کشور خریداری کردم و به مطالعه و مشورت با کارشناسان این حوزه پرداختم
در نهایت برای اولین کتاب ، مجموعه تحقیقات ، ما را به کتاب امپراطوری هالیوود اثر نیل گابلر رساند
کتاب ترجمه شد و در مدت کوتاهی چاپ اول آن نایاب شد ...
کتاب اصلی تنها 10 تا 15 تصویر داشت که آن هم از کیفیت خوبی برخوردار نبود
با یک کار شبانه روزی ، بیش از 1200 تصویر مرتبط فراهم کردیم
بیش از 30 کتاب تصویری خارجی مرتبط جهت تین امر خریداری شد و در کتاب مورد استفاده قرار گرفت
با کنار هم قرارگرفتن متن و عکس ، محتوای کتاب برای خواننده ملموس شده است
با مشاهده کتاب هایی در مورد تاریخ هالیود ، می توان به جرات گفت که این مجموعه به لحاظ بصری و
محتوایی در دنیا بی نظیر است ...
:::شما در صفحه کتابخانه هستید:::
امپراطوری هالیوود
نیل گابلر
انتشارات سایان 77354105
ارسال رایگان 66567626
قیمت به همراه فیلم 48000 تومان
461 صفحه
توت فرنگی های روی مجموعه ای از نه داستان های کوتاه است با موضوع سوءتفاهم
که در تمام داستان ها به نوعی تکرار می شود
قصه ها اگرچه کوتاه اند اما اتفاقاتی از سالهای حکومت پهلوی تا سال 1384 را بازگو می کند
بازم بالا رو بسّن. حکماً باز جلو سفارت خبریه.
دست میکشد بر سبیل پرپشت رولبیاش. مهدی نگاهم میکند. میگویم: پیاده برویم، زودتر میرسیم.
ـ یه هفتهس زندگیمون همینه. یه ساعت علاف این تیکه
راهایم
.
صد تومان زیاد برمیدارد. چیزی نمیگویم. از میان خودروها و بوقهای عصبیشان،
پا تند میکنیم طرف همهمة گنگِ درِ شرقی سفارت. سرباز وظیفههای نیروی انتظامی،
یکی در میان، پای ستونهای دیوار جنوبی داخل «جمهوری» ایستادهاند. باتومهای سبز بلندشان، توی ذوق میزند.
ـ چقدر سفیده!
رنگ دیوار، برق تازگی دارد. مثل تخته سیاههای اول مهر، جان میدهد برای نوشتن.
:::شما در صفحه کتابخانه هستید:::
توت فرنگی های روی دیوار
رضا رهگذر
انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی 02122211194
136 صفحه
فیمت 8000 تومان
سال 2007 اولین رمان خود را به زبان انگلیسی نوشت :
بادبادک باز یا به قول خود افغانی ها ؛ کاغذ پران باز
همزمان با حمله امریکا به افغانستان این رمان به چاپ رسید
داستانی که 30 سال تاریخ افغانستان در قالب آن مرور شد
از دوران پادشاهی ظاهرشاه و تجاوز روسیه تا حمله امریکا...
بادبادک باز یکی از رمان های پرفروش دنیاست که حتی اوباما ، رییس جمهور امریکا هم
آن را در لیست خرید خود قرار داده است
بادبادک باز ، چهار شخصیت اصلی جذاب دارد که هر یک برای جذابیت یک کتاب کافیست
اما محوری ترین شخصیت های داستان ، دو پسر بچه ده دوازده ساله اند ، امیر و حسن
امیر از قوم پشتون و سنی مذهب است و حسن یک شیعه ی هزاوه ای
امیر در مسابقه سالانه بادبادک بازی به حسن کلک می زند و این آغاز خیانتی ست که
به طور زنجیره ای تا پایان داستان ، ادامه دارد
امیر با خانواده اش به آلمان می رود ، نویسنده می شود و بعد از سالها به افغانستان باز می گردد
به خاطر رهایی از کابوسی که هر شب خواب را از چشمش می ربود
برای جبران فداکاری که حسن برایش کرده بود و تجاوز تلخی که به دنبال داشت
در بحبوحه ی حمله نظامی امریکا ، می رفت برای نجات پسربچه ای که می گویند پسر حسن است
هرچند که منتقدین و نویسندگان افغان معتقدند تنها مخاطب افغان می تواند مناسبات و روابط بین شخصیت ها
را به درستی درک کند و خوانندگان دیگر به دلیل عدم آشنایی با فرهنگ افغانها ، قضاوت صحیحی از ماجرای بادبادک باز نمی توانند داشته باشند ؛
اما توصیه می کنیم این رمان را اگر تا به حال نخوانده اید حتما بخوانید ،
بادبادک باز ، واقعا جذاب است
ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است.
حسن این طوری بود. لعنتی آن قدر بی غل و غش بود که پیش او آدم همیشه حس می کرد ریاکار است.
بابا گفت: «خوبه.» اما نگاهش حیران بود. «خب هرچی ملا یادت داده ول کن، فقط یک گناه وجود دارد والسلام. آن هم دزدی ست. هر گناه دیگری هم نوعی دزدی است. می فهمی چی می گویم؟» مایوسانه آرزو کردم و گفتم کاش می فهمیدم و گفتم «نه بابا جون» نمی خواستم دوباره ناامیدش کنم. بابا با بی حوصلگی آهی کشید. با این کار دوباره دلم را سوزاند، چون او اصلا آدم بی حوصله ای نبود. یادم آمد که تا هوا تاریک نمی شد، هیچ وقت به خانه نمی آمد، همیشه خدا تنهایی شام می خوردم. وقتی می آمد خانه، از علی می پرسیدم بابا کجا بوده، هر چند خودم خوب می دانستم که سر ساختمان بوده، سرکشی به این، نظارت به آن. مگر این کارها حال و حوصله نمی خواست؟ از تمام آن بچه هایی که داشت برایشان پرورشگاه می ساخت متنفر بودم؛ گاهی وقت ها آرزو می کردم کاش همه ی آن ها با پدر و مادرهایشان مرده بودند. بابا گفت: «اگر مردی را بکشی، یک زندگی را می دزدی. حق زنش را از داشتن شوهر می دزدی، جق بچه هایش را از داشتن پدر می دزدی. وقتی دروغ می گویی، حق کسی را از دانستن حقیقت می دزدی. وقتی تقلب می کنی، حق را از انصاف می دزدی، می فهمی؟»
خالد حسینی
نشر مروارید 66400866
419 صفحه
قیمت 19000 تومان
مراسم ازدواج شاهزاده آناکاتارینا، دختر شاه زیگموند، پادشاه لهستان، نزدیک بود.
پادشاه در تکاپوی تهیه جهیزیه برای تنها دخترش بود و
بهترین وسایل را برای او مهیا می کرد تا پیش خانواده همسرش سربلند باشد.
از یکی از سفیرانش به نام موراتوویچ خواست به ایران، که آن زمان دوست کشور لهستان بود،
برود و قالیهای زربفت کاشانی، که آن روزها زبانزد عام و خاص بودند، برای دخترش بخرد و
به لهستان بیاورد. به این ترتیب، موراتوویچ راهی ایران شد.
تاجرهای لهستانی در سفر به ایران، فرش و منسوجات ایرانی زیادی را با خود به لهستان میبردند.
به همین خاطر، صنعت بافندگی لهستان تحت تاثیر ایران قرار گرفت و در نساجی پیشرفت زیادی کرد.
این صنعت در لهستان پرس نام گرفت که از نام ایران یا همان پارس گرفته شده بود.
بافندگان ایرانی حتی در بعضی از فرش هایی که به لهستان فرستاده می شد آرم سلطنتی لهستان را می بافتند.
امروزه بسیاری از این فرش ها در موزه مونیخ نگهداری میشوند
سرگذشت فرش در ایران
نوشته مریم رجبی
نشر افق 66408161
216 صفحه
قیمت : 11000 تومان
بــابـانظـر عنـوان کتــابـی است با خاطرات محمدحسن نظرنژاد ملقب به بابانظر که بیشتر زمان جنگ ایران و عراق را در جبههها گذراند و جراحتها و آسیبهای جدی دید
این کتاب در طی اولین سال انتشار ، بیست و چهار بار تجدید چاپ شده است.
سال 1368 گوش چپم عفونت کرد نامه ای برای آقای محسن رضایی نوشتم .
در نامه وضعیت جسمانی خودم و نظرات پزشکی را توضیح دادم .
ایشان پاراف کرد که مرا سریع به آلمان اعزام کنند . .وضعیت عفونت گوشم شکلی داشت که پزشکان ایرانی ، مثل دکتر دوگانه می گفتند : زمان عمل گوش شما گذشته و عفونت روی پرده مغز است . هر لحظه احتمال اینکه مغز را بترکاند هست
خیلی از آنها می گفتند : شاید بیشتر از شش ماه زنده نمانی ...
شنبه هفتم خرداد 68 ، در یکی از بیمارستان های کلن گوشم را عمل کردند .
دکتر گفت : گوش شما عفونت کرده بود یکی از استخوان های داخل گوش شکسته بود
شانس شما زیاد بود شما باید بیست روز تحت مراقبت های ویژه قرار داشته باشید...
مردم برای ملاقات بیماران خود به بیمارستان آمدو رفت می کردند
صدایشان را می شنیدم که ساعتها با هم صحبت می کردند . تنها اتاقی که هیچکس به آنجا نیامد ،
اتاق من بود . گاهی پرستاران می آمدند و می رفتند و یک جمله به من می گفتند : گود !
روزها و شب ها سپری می شد و من به این وضع عادت کرده بودم. دیگر می دانستم به جز پرستاران
کسی درِ اتاق را باز نمی کند . چهل روز در بیمارستان تنها بودم و باید این تنهایی را تحمل می کردم ...
روز دوشنبه 14 خرداد 68 ، ساعت پنج با آقا کمیل تماس گرفتم . پرسیدم چه خبر ؟
دیدم گریه می کند . پرسیدم چه شده ؟
گفت : دیگر پدر نداریم . امام رفت
یکباره با صدای بلند، شروع به گریه کردم . طوری که صدای گریه ام را همه آنهایی که آنجا بودند ،شنیدند. ...
بعد از آنکه حضرت امام از دنیا رفت ، منافقین در آلمان خیلی فعال شده بودند . می آمدند و مجروحین
جنگی را در بیمارستان کتک می زدند. یک روز روی تخت دراز کشیده بودم . دو جوان با یک شاخه گل
به اتاق من آمدند. از قبل شنیده بودم که می آیند و بچه ها را چاقو می زنند . برای همین آقای ریاحی
یک تکه آهن آورده بود که آن را زیر تختم مخفی می کردم .
جوان جلو آمد و پرسید چه شده ؟
گفتم پاهایم فلج است
گفت در بخش گوش چه می کنی ؟...
با خیال راحت جلو آمد و ناسزا گفت . دست انداختم و از گلو او را گرفتم و بهدیوار زدم
جوان دیگر با قمه جلو آمد . با میله ای که دستم بود بر سرش کوبیدم ...
فصل 18 - صفحه 463
بابانظر - خاطرات شفاهی شهید نظر نژاد
نشر : سوره مهر61942-021
512 صفحه
قیمت 19900 تومان
و روز به روز تیراژ کتاب هایمان آب می رود ،
در خیلی از کشورهای جهان ؛ هنوز صدای ورق زدن کتاب ها می آید
در اروپا ، کشورهای سوئد ، فنلاند و لهستان بیشترین میزان مطالعه را دارند
طبق همین آمار ، 50 درصد مردم سوئد ، بیش از صد کتاب دارند
جالب اینجاست که مثل ما واتس اپ و وایبر هم دارند
اما کتابخانه هایی هم دارند که حتی از سن 5 ماهگی ، عضو می پذیرند
کتابخانه ها علاوه بر کتاب ,نوار موسیقی, فیلم, مجلات ,کتابهای صوتی و کامپیوتر و ابنترنت را نیز در اختیار مراجعین میگذارند و حتی مراجعین می توانند اتاقهایی را برای مطالعات گروهی و یا سمینارها رزرو کنند
در مترو ها و اتوبوس ها آدم هایی زیادی کتاب و مجله می خوانند
با وجود امکانات زیادی که برای امانت گرفتن کتاب هست ،
فصلی که کتاب فروشی ها ، حراج سالیانه دارند ،
صف های طولانی تشکیل می شود
می گویند در اروپا ، کالایی تاثیر گذارتر و موثق تر از کتاب نیست
عادت به مطالعه هم مثل خیلی از کارهای خوب دیگر نیاز به
توجه و تمرین دارد
وقتش نیست که روزانه ، حداقل یک صفحه کتاب بخوانیم ؟!
اگر نمی خوانیم !!
به قول اسماعیل امینی شاعر و طنزپرداز ،
در کشوری که بیش از ۹۰ درصد نسل جوان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند
و حتی بازنشستگان نیز به دانشگاه می روند، این حد بی علاقگی نسبت به کتاب خواندن حیرت انگیز است
برای مشاهده :::/::: بیگانه ای در میان ما :::/::: کلیک کنید
:::شما در صفحه کتابخانه هستید:::
زهرا تاج السلطنه ، دختر ناصرالدین شاه قاجار است .
در هفت سالگی به مکتب رفت
به تاریخ و ادبیات علاقه ی زیادی داشت . بعد از پدرش به جمع طرفداران مشروطه پیوست و
از اینجا بود که اختلافش با برادرش مظفرالدین شاه شروع شد
تاج السلطنه به زبان های عربی و فرانسه هم تسلط داشت و علاقه به نوشتن خاطرات ..
نوشته های او ، اطلاعات خوبی از فرهنگ و تاریخ و سیاست آن عصر در اختیار ما می گذارد
اطلاع از شیوه زندگی داخلی ناصرالدین شاه و اطرافیانش و سرگذشت زهرا ، شاهزاده ای که در ده سالگی تجربه یک ازدواج ناموفق را داشت
به روایت خودش ، حتما برای خیلی از ما جذاب و دلنشین است
مادر من از محبوبه های نامی شاه بود و از بدبختی من ، در ایامی که هفت ساله بودم ، در مقابل چشم شاه
در دریاچه افتاد و تصدق شد و قبله عالم ، همان طور می خندید تا اون جان داد
اصلا خود اعلیحضرت به طور شوخی او را در دریاچه افکند و به حالت اضطراب و پریشانی او می خندید
پس از مرگ ناگهانی مادرم ، اقامتگاه او را به یکی از پردگیان دیگر داده و مرا به اتاق دایه ام انتقال دادند
از همان روز در ردیف خدمه ، با رعیت مَنشی ، خود کردم
خانم های حرم ، به اقتضای بی مادری من و اینکه دیگر ، رقیبی در پیش ندارند ،
با نظر مهر و ملاطفت به من نگاه می کردند
من از این تجمّل خانه برانداز دلخورم ، دلخور
زیرا اساس سعادت را ممکن است همین عادات مشئومه از میان یک جامعه بردارد
این تجمّل بیهوده اگر خدای نخواسته از میان طبقه حاکم و اشراف به طبقه دوم و سوم ،
تجاوز کند چه باید کرد ؟
من از آن می ترسم که اگر این خطر بزرگ به جامعه متوجه شود ، ملاک لیاقت اشخاص همان تجمل و عدم تجمل بشود
و ای بسا دختران شایسته که به واسطه قلّت جهیز ، به شوی نروند و تجمل که یادگار عهد غفلت و دوران تاریکی ایران است ،
از قدیم الایام در ایران معمول بود ولی در ایام باستان از طبقه ی حاکمه به زیردستان تجاوز نمی کرده
و در بساط زندگی بزرگان ایران ، هرچه نفیس و ممتاز یافت می شده ، از حد تجاوز نمی کرده
نویسنده: دکتر باکر احمد السرحان
نشر : سیته
جهانیسازی اقتصاد با دیدگاههای اسلامی
145 صفحه
نویسنده : هوشنگ مرادی کرمانی
نشر : معین
قصه های طنزآمیز از واقعیت های به ظاهر تلخ
224 صفحه
مولف : محسن عباسی
نشر : جامعه الزهرا
نقش رفتار والدین در تربیت فرزند
1132 صفحه