::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::
تو مملکت ما پروژههای کاری معمولا به سرانجام مطلوب نمیرسه
اونم به دو دلیل عمده:
یک_ به یه مشکل قانونی بر میخوریم
دو _ به قانون مشکلی بر میخوریممن یقرأالفاتحة مع الصّلوات...
- ۱ نظر
- ۲۳ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۰۱
::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::
تو مملکت ما پروژههای کاری معمولا به سرانجام مطلوب نمیرسه
اونم به دو دلیل عمده:
یک_ به یه مشکل قانونی بر میخوریم
دو _ به قانون مشکلی بر میخوریم
::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::
روی بسته ی چیپس و پفک نوشته مصرف برای کودکان زیر دو سال ممنوع است
به دیدار یک دوست که می رویم با جعبه ای شیرینی ؛ تازه بودنش برایمان مهم است که مبادا آبرویمان برود
از اندازه بودن کفش و لباس تا مطمئن نشویم پولی به فروشنده پرداخت نمی کنیم
اما بلیط سینما را میخریم
فیلم را می خریم
بدون آنکه بدانیم محتوایش چیست
گواهی کیفیت هم که ندارد
درجه بندی هم که ندارد
با چیپس و پفک می نشینیم
کوچک و بزرگ
احتمالا قرار است تفریحمان سالم هم باشد
فیلم مستهجن ماهواره هم نیست
اکران شده ی سینمای فجر است...
امریکایی ها از سال 1907 قانون ریتینگ یا درجه بندی فیلم را اعمال کرده اند
خانواده ها هرفیلمی با هر دیالوگی را نمی بینند
خشونت
مواد مخدر
حرف های رکیک و صحنه های نامناسب
هر اندازه که باشد ؛ فیلم ریتینگ می شود
سینمای هیچ کجای دنیا به بی در و پیکری سینمای ما نیست
چون ما از زباله هم فیلم دربیاید باید حمایت و مصرف کنیم
::: شما در صفحه تالار هنر هستید :::
وقتی کلامی را جاری کردی ارتعاشی می سازی
و ارتعاش تو موجی می سازد در دل مخاطب !
گاهی این موج می تواند...
کسی را به زیر برد ...
و گاه به اوج!
ا ولین کسی که به همراه
این موج به بالا یا به پایین میرود خود تو هستی !
مگذار موج کلامت تو را به نزول سوق دهد ...
اگر نمی دانی نگو !
اگر می دانی به بهترین شیوه بگو!
..باید همواره زیبا ترین هایت را بر زبان آوری !
حتی به هنگامه ی خشم !
آنچه را که کلام تو جاری میسازد ..
همه ی آنچیزی است که تو در آن لحظه هستی!
از انعکاس تیرگیها بر آینه ی دل مخاطبت واهمه داشته باش ..
.چرا که این تیرگیها گسترش می یابد..
پس تو به نوبه ی خودت مگذار که جهان تیره و تار شود..
جهنم مکانی جغرافیایی در جایی نیست بلکه حالتی از روح ناراضی است..
رضایت درون یعنی بهشت.
::: شما در صفحه تالار هنر هستید :::
هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده
مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم .
به جامع کوفه درآمدم دلتنگ ،
یکی را دیدم که پای نداشت
سپاس نعمت حق بجای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم
مرغ بریان به چشم مردم سیر
کمتر از برگ تره بر خوان است
و آنکه را دستگاه و قوت نیست
شلغم پخته مرغ بریان است
گلستان سعدی
باب سوم
::: شما در صفحه تالار هنر هستید :::
تلخ
زندگی رفتن است ...
از تاریکی به نور ،
از کم به زیاد ،
از این به آن ،
از کوچکی به ...
باید رفت ،
خواه تلخ باشد یا شیرین
رفت و رفتند و ما نیز می رویم
شیمیایی
ترمودینامیکی
مکانیکی
نش در اقتصاد
روحی و روانی
.
.
همه از انواع تعادل است
انقدر مهم ؛ که بشر برای هرچیزی در زندگی برایش نقطه ای تعریف کرده است
نقطه تعادل ؛ همیشه مطلوب و مطبوع است اما برای رسیدنش
باید ممارست کرد
باید انرژی گذاشت
باید صبر کرد
بهار را همه دوست دارند چون متعادل است
به نقطه ی طلایی تعادل که برسی
بهار می شوی
همه دوستت دارند
::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::
قدیما شبا بالا پشت بوم میخوابیدیم و ستاره ها رو می شمردیم و دلمون به وسعت یه آسمون بود ...
این روزها چشم میندازیم به سقف محقر اتاقمون و گرفتاری هامونو می شمریم ...
قدیما یه تلویزیون سیاه و سفید داشتیم و یه دنیای رنگی ...
این روزا تلویزیونای رنگی و سه بعدی و یه دنیای خاکستری ...
قدیما اگه نون و تخم مرغ تموم میشد ، راحت می پریدیم و زنگ همسایه رو هر ساعتی از شبانه روز می زدیم
و کلی باهاش می خندیدیم ...
این روز ها اگه همزمان ، درب واحد اونا باز شه بر میگردیم
تا که مجبور نشیم باهاش سلام علیک کنیم ...
قدیما از هر فرصتی استفاده می کردیم که با دوستا و فامیل ارتباط داشته باشیم
چه با نامه ، چه کارت پستال و چه حضوری ...
این روزها با "بهترین دستگاه های رسانه ای" هم ، ارتباط با هم نداریم ...
قدیما تو یه محله جدید هم که می رفتیم با دقت و اشتیاق به همه جا نگاه می کردیم ...
این روزها دنیا را از پشت دوربینای عکاسی و فیلمبرداری می بینیم ...
قدیما یه پنجشنبه جمعه بود و یه خونه پدر بزرگه با فک و فامیل ...
این روزا پر از تعطیلی ، ولی کو پدربزرگه؟
کو اون فامیل ؟َ
کو اون خونه ؟
قدیما توی قدیما موند
...
در سوئد انجمنی هست به نام " دست کم روزی یک آشغال از روی زمین بردار"
دبیر افتخاری انجمن شاه سوئد است.
روزی در تلویزیون با یکی از مسئولان انجمن گفتوگو داشت.
خبرنگار از تعداد اعضا
پرسید و سپس پرسید
"شما فکر میکنید اگر روزی یک آشغال از روی زمین بردارید، سوئد تبدیل به بهشت میشود؟"
شاه گفت "نه. ما، اعضای
انجمن، انسانهای متوهمی نیستیم.
اما به این اعتقاد راسخ داریم که اگر کسی روزی یک آشغال
از روی زمین بردارد،
نویسنده: دکتر باکر احمد السرحان
نشر : سیته
جهانیسازی اقتصاد با دیدگاههای اسلامی
145 صفحه
نویسنده : هوشنگ مرادی کرمانی
نشر : معین
قصه های طنزآمیز از واقعیت های به ظاهر تلخ
224 صفحه
مولف : محسن عباسی
نشر : جامعه الزهرا
نقش رفتار والدین در تربیت فرزند
1132 صفحه