اسلایدر

زمان باقیمانده تا به روز رسانی مجدد وبلایت زندگی در شرایط سخت

آخرین مطالب / به روز رسانی سی و یک مرداد ماه 94
  • ۹۴/۰۵/۳۱
    :::/::: کم عمق ها :::/:::

    در بخشی از یک مطالعه پنج‌ساله، یک تیم تحقیقاتی به بررسی سوابق روی کامپیوترها پرداختند که رفتار بازدیدکنندگان از دو

     وب‌سایت تحقیقاتی محبوب را مستند می‌کرد. هر دو سایت دسترسی به مقالات نشریات و کتاب‌های الکترونیکی را برای کابران

     فراهم می‌کردند. محققان دریافتند که کاربران این وب‌سایت‌ها مشخصا رفتاری به صورت یک فعالیت سطحی‌خوانی از خود نشان

     می‌دهند؛ به طوری که از یک منبع به دیگری می‌جهند و به ندرت به منبعی که قبلا دیده بودند، برمی‌گردند. اغلب، یک یا دو صفحه

     از مطلبی را می‌خوانند و بعد بیرون می‌پرند و سراغ منبع دیگری می‌روند.

     

    حال زمان پرسش حیاتی فرارسیده است: دانش در مورد تأثیر واقعی‌ای که استفاده از اینترنت بر شیوه کارکرد ذهن ما می‌گذارد، چه

     حرفی برای گفتن دارد؟ شکی نیست که این سوال موضوع پژوهش‌های بسیاری در سال‌های آینده خواهد بود. همین الان هم چیزهای

     زیادی می‌دانیم یا می‌توانیم حدس بزنیم. اما اخبار نگران‌کننده‌تر از آنی است که گمان می‌کرده‌ایم. ده‌ها پژوهش صورت‌گرفته توسط

     روان‌شناسان، عصب زیست‌شناسان، مدرسان و طراحان وب، همگی به نتیجه مشابهی رسیده‌اند: وقتی بر خط می‌شویم، وارد محیطی

     شده‌ایم که تشویق به مطالعه سرسری، تفکر عجولانه و بی‌حواس و یادگیری سطحی می‌کند. هر چند، در گشت‌وگذار در اینترنت هم

     می‌توان ژرف‌خوانی کرد، همان‌طور که کتاب را هم می‌توان سطحی خواند، اما ژرف‌اندیشی شیوه‌ای نیست که این فناوری کسی را

     به آن ترغیب کن


    کم‌عمق‌ها
    نویسنده نیکلاس کار
    انتشارات مازیار 
    قیمت 11500 تومان
    248 صفحه
  • ۹۴/۰۵/۳۱
    :::/::: بازیچه دست دیگران نشوید :::/:::

    اغلب افرادی که نه گفتن برایشان مشکل است یک نقطه مشترک دارند: آن ها همه را دشمن خود می دانند و دلشان می خواهد بدون این که مجبور باشند مدام از خودشان دفاع 

    کنند، بتوانند در آرامش زندگی کنند.

     

    مایه تاسف است که دنیا پر از آدم‌های فریبکار، خودخواه و انواع کنترل کننده‌هاست. می‌توانیم افسوس بخوریم که نمی‌توانیم به کسی اعتماد کنیم. اما با این اعتراضات اصل 

    ماجرا تغییری نمی کند. فایده ای ندارد که مثل کبک سرمان را زیر برف کنیم و به دلیل این که همه بد و بدجنس اند تاسف بخوریم. ناله و زاری برای سختی زندگی

    (یا در رویای  دنیایی بهتر بودن) مانع دیدن واقعیت پیش رویمان و در نتیجه انجام دادن کارهایی موثر می شود. به مرور زمان که در رویای دنیایی محال به سر می بریم، 

    دنیایی که در آن زندگی می کنیم برایمان به محیطی نامساعد و غیردوستانه تبدیل می شود و توانایی کمتری برای تغییر آن در خود احساس می کنیم

     

    برای این که جرئت نه گفتن پیدا کنیم، ابتدا باید بپذیریم که دنیا را آن طور که هست ببینیم. افرادی هستند که خودخواه‌اند و دیگرانی که تشنه قدرت اند. کنترل کننده ها، متقلب‌ها و 

    دروغگوها و ... مدت مدیدی است که وجود دارند. ناله و زاری بی فایده است، دنیا این طوری ساخته شده است. چشم هایمان را باز کنیم و واقعیت ها را بپذیریم

    بازیچه دست دیگران نشوید 

    بازیچه دست دیگران نشوید 

    نویسنده : ژاک ریگارد

    نشر : ققنوس

    232 صفحه 

    11 هزار تومان

  • ۹۴/۰۵/۳۱
    :::/::: قصه های خوب برای بچه های خوب :::/:::

    آذریزدی ایده‌ی نوشتن «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» را از شغلش که نمونه‌خوانی در یک بنگاه انتشاراتی بوده، آورده است.

    یک بار که «کلیله و دمنه» را در چاپخانه نمونه‌خوانی می‌کرد،

    به نظرش رسید کاش یکی پیدا می‌شد که قصه‌های این کتاب را به زبان ساده‌ی امروزی بازنویسی کند.

    سال 1335 بود. پنج سال طول کشید تا خودش این کار را بکند. هی نوشت و خواند و خط زد و دوباره نوشت.

     سال 1340 نسخه‌ی آماده شده‌ی کتاب را با خودش برد اتاق رییس. مدیر هم بلافاصله سفارش 9 جلد دیگر را داده است.

     آذریزدی، تا آخر عمر فرصت نکرد بیشتر از 8 جلد از این کتاب را بنویسد.

     خودش علت را این‌طور گفته: «مادرم به من می‌گفت این‌همه که شب و روز می‌خوانی و می‌نویسی پول‌هایش کو؟

    مادرم تقریبا درست می‌گفت. اگر از اول به همان کار رعیتی چسبیده بودم،

    خیلی بهتر زندگی می‌کردم. ولی حالا وضع زندگی من با کودکی‌ام هیچ فرقی نکرده.

    شما می‌گویید فقیر. ولی در یزد، فقیر حرف خوبی نیست و یک‌جور متلک است.

    من چه آن روز و چه امروز، ندار هستم. اشکالی هم ندارد. 

    ولی وقتی نمی‌توانم کتاب بخرم یا مجبور می‌شوم کتاب‌هایی را که دوستشان دارم، بفروشم، خیلی ناراحت می‌شوم


    قصه های خوب برای بچه های خوب 

    نویسنده : مهدی آذر یزدی

    انتشارات امیرکبیر

    1286 صفحه ( دوره پنج جلدی )

    قیمت : 39500 تومان

  • ۹۴/۰۵/۳۰
    :::/::: اینستاگرام از بالا :::/:::

    برای آدمهای معمولی ، پیج ها و صفحه های مجازی شخصیت ها شاید فقط جذاب باشد 

    کنجکاوی که در همه آدمها به طور طبیعی هست 

    پیشتر با عنوان فضولی و سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران می شناختیمش

    که با آمدن شبکه هایی چون فیس بوک و اینستاگرام ؛ دقیقا  همین حس به  ، 

    چک کردن و سرزدن تغییر نام یافت

    چون این بار خود آدمها با علاقه و تمایل از خود و زندگی خصوصی گزارش  مستندی و تصویری  

    تهیه می کنند که مثلا چند ساعت پیش کجا بوده اند و این روزها خوش حالند یا بد حال 

    به قول دوستی ، حیاط خلوتی وجود ندارد 

    از همه اینها بگذریم ، شاید مقتضیات فرهنگی روز باشد !!

    اما نکته ای که جالب است مشکلات شخصیتی آدمهاست که اگر کمی علمی تر نگاه کنیم 

    بدجور توی ذوق می زند 

    بماند که صفحات شخصی بعضی بسیار مهربان ، صبور و دوست داشتنی ست 

    با ارتباطات قوی که با مخاطبش برقرار می کند ؛ خیلی مودبانه 

    اما بعضی ...

    نه کامنت جواب می دهند ، نه کسی را دنبال می کنند ...

    بعضی شخصیت های فرهنگی را دیده ایم مثلا چهل هزار نفر دنبال کننده اینستاگرام دارند 

    اما خودشان هیچکس را دنبال نکرده اند 

    به نظر می رسد دنیای فرهنگ و هنر و شعر و شاعری ، اساسش فرهیختگی و به نوعی برقراری ارتباط و احساس با مخاطب است نه یک نمایشگاه صرف یک طرفه با نگاه از بالا !!


    برای مشاهده :::/::: پادشاهان کوچک :::/::: کلیک کنید




  • ۹۴/۰۵/۲۹
    به زودی بر می گردیم ...


    ...We'll be back soon



  • ۹۴/۰۵/۲۹
    :::/::: میلی گرمی ها :::/:::

    حداقل نیاز یک فرد بالغ به سدیم ، حدود 200 میلی گرم است

    این میزان سدیم از راه نمکی مصرفی تامین می شود 

    اما نه 200 میلی گرم !

    که 7 تا 11 گرم !!

    ما نمک زیاد مصرف می کنیم ؛ 7 تا 11 گرم در روز 

    غذاهای آماده و کنسروها یکی از همان منابع دریافتی نمک زیاد است 

    درست است که مهمترین منبع تامین سدیم ، نمک است اما

     از گوشت و سبزیجات هم به طور طبیعی قابل دریافت است 


    پتاسیم یکی از مهمترین الکترولیت های موجود در بدن است که

     باعث بهبود عملکرد کلیه ها، غدد فوق کلیوی، قلب، سلول های عصبی و

    عضلانی و نیز باعث حفظ تعادل آبی و اسیدی بدن می شود

    خستگی، خواب آلودگی، ضعف عضلانی، یبوست، نامنظمی ضربان قلب و

    تأخیر در تخلیه معدی از نشانه های کمبود پتاسیم است

    و آرد سویا، لوبیا سفید، عدس، موز و اسفناج بهترین منابع تامین آن 


     100 گرم گوشت نارگیل تازه : 23 میلی گرم سدیم و 256 میلی گرم پتاسیم
    100 گرم انار دانه شده 3 :  میلی گرم سدیم و 259 میلی گرم پتاسیم

     خرمای خشک نسبت به خرمای تازه از مقادیر بیشتری پتاسیم برخوردار است

    _____________________________________________

    برای مشاهده :::/::: به علاوه ی مسواک :::/::: کلیک کنید





  • ۹۴/۰۵/۲۹
    :::/::: آرزوی دیگری :::/:::

     آخرین باری که خداحافظی کردی و رفتی ، با خودم گفتم این بار و که تحویل بده و

    برگرده حتما برام اون شلوار شش چیبی که قول داده رو میخره !

    اما نمیدونستم که جاده تکرار ، خواب رو از چشمهای مهربونت می دزده و

    دیگه هیچ وقت برنمی گردی

    از اون روز به بعد تا به حال هیچ دلداری و تسلیتی دردم رو آروم نکرد .

    چند روز قبل دوستی پیامک فرستاد : هرچه هستی ، آرزوی دیگری هستی

     پس شاکر باش 

    خنده ام گرفت ؛ یتیمی و آرزو ؟! شرایط ما رو نمیفهمی 


    تا امروز که صدای تق تق واکر مهین خانوم رو شنیدم که به سختی از پله ها پایین می رفت 

    مهین خانوم  کل خانواده ش رو توی  تصادف از دست داده ،

    حتی پسر کوچولوی چندماهش رو

    این روزها به خاطر شکایت شوهرش به دادگاه میره ! که چرا پسرش رو بی اجازه برده سفر

     یاد پیامک دوستم افتادم 


    همین حالا هرچه هستی ،

     آرزوی دیگری هستی

    پس شاکر باش


     برای مشاهده :::/::: چالش :::/::: کلیک کنید


  • ۹۴/۰۵/۲۸
    :::/::: سوء تفاهمات بین فرهنگی :::/:::

    سه برداشت از سوء تفاهمات بین فرهنگی !!

    برداشت هایی که اگرچه بین ملیت هاست اما خوب که دقت کنیم در زندگی روزمره ما هم هست 

    تنها روابط عوض می شود و گرنه مدل و چارچوب  همان است : 

    برداشت اول 

    یک شرکت امریکایی قرارداد چند میلیون دلاری با شرکتی در عربستان سعودی بست

    نماینده ای را به منظور امضای نهایی قرارداد راهی عربستان کرد 

    عرب ها با چند ساعت تاخیر آمدند و کاملا با منظور خاص از این تاخیر !!

    چیزی که برای امریکایی ها قابل فهم نبود ، پس توجه زیادی نکردند

    نماینده امریکایی بعدها فهمید که شرکت عربستانی تمایلی به اجرای قرارداد نداشته است 

    اما برای رعایت ادب ، طبق قراری که بود قرارداد یاد شده را امضا کردند اما  قصد اجرا را نداشتند !!


    ( آمریکایی ها فرهنگ  رودرواسی را نمی فهمیدند ، آنها در ارتباط  رک و صریح هستند )


    برداشت دوم 

    یک شرکت امریکایی در کشور پرو شعبه ی جدیدی ایجاد می کند 

    نیروی کار از اهالی بومی پرو انتخاب می شوند اما مذیر در ارتباط با کارمندانش دچار مشکل است 

    کارمندان او را فردی بدون احساس و غیر قابل اعتماد می دانند 

    مدیر در برقراری ارتباط با آنها ، فاصله می گرفت 

    او متوجه نبود که در کشور پرو رسم بر این است که هنگام صحبت کردن در فاصله خیلی نزدیک با مخاطب قرار می گیرند 

    ( گاهی اولین ارتباط و منشاء اختلاف ، زبان بدن است )

    برداشت سوم 

    در بعضی از فرهنگ ها ، تصور غالب این است که محل کار هر فردی باید متناسب با

     درجه و رتبه او باشد 

    ژاپنی ها اما این گونه نیستند . مثلا یک مدیر ارشد ژاپنی مدیر دیگری را از ملیتی دیگر

     به دفتر کار خود دعوت کرد 

    مهمان که تا به حال میزبان را ندیده بود با دیدن ظاهر ساده ی دفتر کار که تجهیزات چندانی نداشت ،

    تصور کرد که این فرد از کارمندان معمولی است پس احترام چندانی به او نگذاشت و این شد شروع و آغاز نامناسب برای ارتباطی که می توانست بسیار عمیق و سود آور باشد 

    برداشت های زیادی از این سوء تفاهمات بین ما هم هست ، کافیست شمارش کنیم

    _____________________________________________

    برای مشاهده :::/::: بخش پذیرش :::/::: کلیک کنید



  • ۹۴/۰۵/۲۷
    :::/::: این سبک زندگی :::/:::

    خسته ای ! تازه از سرکار برگشته ای به خانه 

    بعد یک روز شلوغ و پر رفت و آمد ، حالا وقتی ست که می خواهی آرامش بگیری و

    راحت باشی

    اون شلوار تنگ و لباس های تقریبا رسمی رو به گوشه ای می اندازی

    یک دوش پنج دقیقه ای الان واقعا می چسبد 

    بعدش هم یک شلوار پیژامه ی راحت و زیر پیراهنی ...

    موهایت را هم لازم نیز ژل بزنی ، حوله را می کشی سرت و جلوی تلویزیون ، روی مبل ولو می شوی

    منتظر تا خانم خانه بیاید و بساط  شام و چای و میوه و ...

    لبخند هم به لبش باشد و البته حرف زیادی هم نزند تا بتوانی اخبار و فوتبال ببینی و 

    احتمالا اظهار نظرهای سیاسی ت را بکنی


    کم کم پلک هایت سنگین و سنگین تر می شود  

    قبل از خواب البته شاید یه سری هم به کلش بزنی یا

    مختصر چتی با بر و بچ و بعد چند تا لایک و کپی پیست چند جوک با مزه ،

    می روی  یک راست به دنیای شیرین خواب

    تا دوباره صبح شود و روز از نو ، روزی از نو !


    راستی صبح !

    تا به حال به عطری که صبح ها می زنی و میروی سرکار ، فکر کردی !؟

    که سهم خانمت از این بوی خوش همان اول صبح است که با طعم نان های بربری که خریده ای 

    مخلوط می شود  و با صبحانه می خورد ؟!

    بقیه ش می ماند برای محیط کارت تا شب که بیایی و دوشی بگیری و دیگر عطر بی عطر 

    سهم همسرت از آراستگی و مرتبی تو  همان مدت کوتاهی ست که داری صبحانه می خوری

     و خیلی وقت ها هم که نمی خوری !


    و حالا تویی و روی خوشت برای محیط کار 

    اختلاط و  بگو بخند و خوش و بش هایت با همکاران 

    بیشتر اوقات صبحانه را هم با همان ها می خوری 


    خوش به حال خانم همکار که از بند بند جزئیات زندگیش با خبری !

    اما از درد دل همسرت بی خبر 

    خدا می داند !

    احتمالاا برای او هم آقای همکاری هست که حرفهایش را بشنود و ...


    ناراحتی چرا ؟!

    این یک سبک زندگی ست 


    با سپاس از خانم مرضیه به خاطر ارسال این متن 

    _____________________________________________

    برای مشاهده :::/::: من خانواده ام را دوست دارم :::/::: کلیک کنید


        



     


     





  • ۹۴/۰۵/۲۶
    :::/::: بازار سکوت :::/:::

    شنیده و دیده ام که بعضی هایشان پیک موتوری شده اند ، بعضی بازاریاب شرکت ها،

    مرتبط ترین فعالیت متناسب آنچه آموخته اند همان تدریس در آموزشگاه هاست

    به عنوان نوازنده سازهای مختلف

    فراهم کننده بساط عیش و طرب جشن ها و میهمانی ها هم  به عنوان مطرب که ...  بماند !

    درد دل یکی از فارغ التحصیلان ممتاز رشته ی موسیقی این بود : 

    امید داریم به روزی که حداقل چیزی که یادمان دادند را از ما بخواهند ....

    در این چند سال دانسته هایمان را انبار کردیم برای روز مبادا، که هنوز نرسیده.

    موسیقی دانان جوان تحصیل کرده ای که هیچ کس تحویلشان نمی گیرد و مانده اند با این اوضاع چه کنند

    شاید بگویید این که چیز جدیدی نیست وضعیت خیلی از رشته های دانشگاهی و کار همین است  ، 

    ما هم هستیم 

    بله کاملا درست است اما کمی آن طرف تر مستند سازان جوانی هم هستند درست شبیه همین ها 

    کارهای تصویری تولید می کنند با هزار زحمت اما زمان انتخاب موسیقی که می شود ،

    باید کارهایی را دانلود کنند از همین فضای نت که حق استفاده اش برای دیگری ست 

    تا زمانی که این تولیدات در داخل بماند خیلی مشکلی نیست نهایتا می گویند صدای فلان فیلم یا بازیست

    اما کافیست همین ها برای جشنواره یا نمایش برون مرزی بخواهد ارسال شود .

    با اولین ارزیابی ، رد می شود ؛ یه جرم موسیقی دزدی و این برای فرهنگ و هنر یک ملت ،

    چیزی نزدیک به فاجعه است 

    این همه استعداد و نیروی خلاق ، دور از هم  ، فضاها و موقعیت هایی را تجربه نمی کنند و

     عمر می گذرانند 

    چه کسی باید و می تواند  این ظرفیت ها را به هم برساند ؟!


    برای مشاهده :::/::: حدود صدا :::/::: کلیک کنید








۲۶۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

توت فرنگی های روی مجموعه ای از  نه  داستان های کوتاه است با موضوع سوءتفاهم

که در تمام داستان ها به نوعی تکرار می شود

 قصه ها اگرچه کوتاه اند اما اتفاقاتی از  سالهای حکومت پهلوی تا سال 1384 را بازگو می کند



 


بازم بالا رو بسّن. حکماً باز جلو سفارت خبریه.

دست می‌کشد بر سبیل پرپشت رولبی‌اش. مهدی نگاهم می‌کند. می‌گویم: پیاده برویم، زودتر می‌رسیم.

ـ یه هفته‌س زندگیمون همینه. یه ساعت علاف این تیکه راه‌ایم

.

صد تومان زیاد برمی‌دارد. چیزی نمی‌گویم. از میان خودروها و بوقهای عصبی‌شان،

 پا تند می‌کنیم طرف همهمة گنگ‌ِ در‌ِ شرقی سفارت. سرباز وظیفه‌های نیروی انتظامی،

یکی در میان، پای ستونهای دیوار جنوبی داخل «جمهوری» ایستاده‌اند. باتومهای سبز بلندشان، توی ذوق می‌زند.

ـ چقدر سفیده!

رنگ دیوار، برق تازگی دارد. مثل تخته سیاههای اول مهر، جان می‌دهد برای نوشتن.



_______________________________________________________
برای مشاهده :::/::: شاهکار  :::/::: کلیک کنید


                 :::شما در صفحه کتابخانه هستید:::

توت فرنگی های روی دیوار

رضا رهگذر

انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی 02122211194

136 صفحه

فیمت 8000 تومان

خبر ، ظرفی است جهت انتقال پیام؛

اما انتقال و رساندن اخبار هم آداب و شیوه ای دارد

چه آنکه از رسانه های منتشر بشود و چه در جمعی خودمانی

گاهی اخبار به مراجعه می کنند و گاهی ما به اخبار!

گاهی در انتظار خبریم و گاهی از خبری شگفت زده می شویم

برخی افراد خبر را می رسانند، با آب و تاب و برخی بی مقدمه!!

برخی خبری را می رسانند که مفید نفع شخصیشان است

و برخی بدون در نظر گرفتن هیچگونه مسئولیتی!

افرادی هستند که کارشان ارسال اخبار زرد و غیر ضروری است

و افرادی دیگر هم هستند محض رساندن اخبار ضروری

اما آنقدر خنثی منتقل می کنند خبر را که شنونده جدی نمی گیردش

بعضی ها خبر مرگ را دو کلمه ای می رسانند : فلانی مرد!!

و بعضی خبر را آنقدر دیر می رسانند که دیگر خبر نیست، خاطره است!

گاهی به خبر رسان دقت نمی شود و نفس خبر موضوعیت یدا می کند

و گاهی خبر را می رسانیم که خود مورد توجه قرار بگیریم

دیده شویم!!

گروهی خبر نمی رسانند ، شایعه می سازند

و گروهی دیگر رخداد ها را تکذیب می کنند!!

عده ای اخبارشان به روکش چاپلوسی مزین است

و عده ای دیگر اخبارشان بیشتر تهمت است!!

بعضی خبر ها هم چنان بی خبر می آیند که،

بگذیرم...

بهر حال انواع خبر بسیار است و جملات خبری پر کاربردترین جملات زدگی ما هستند

اما یادمان باشد ، خبر ها اعم از راست یادروغش، تایید شده یا نشده اش

خواه نا خواه ،هنگام به ما رسیدن کت و شلوار اضظرابی شان را به تن دارند!!

بد نیست، حتی الامکان از انتشار اخبار بی سند دوری کنیم

اخبار غلط موجب بدبینی است

اخبار وسیله مناسبی برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران نیست

یادمان باشد ، هنگام دست به دست کردن اخبار ، حال و احوال کودکان را در نظر بگیریم

حتی اگر سرگرم بازی هایشان بودند

ای کاش می شد بیشتر از خبررسان بودن، بشیر و نذیر بود!

ای کاش واجب کرده بودند ، قبل از رساندن هر خبری

قرب الهی را نیّت کنیم...


___________________________________________________________________

برای مشاهده :::/::: داستان یک عکس :::/::: کلیک کنید




:::شما در صفحه کیمیا هستید:::

قال علی علیه ‏السلام :

مَن أحَبَّ لِقاءَ اللّه سُبحانَهُ سَلاعَنِ الدُّنیا .

امام على علیه‏ السلام فرمودند :

کسى که دیدار خداى سبحان را دوست بـدارد، دنیا را از یاد ببرد .

غرر الحکم : 8425 منتخب میزان الحکمة : 504


با وجود اینکه مرزهای سرزمینی کره زمین را خط کشی کرده ؛ اما در دنیا مکان هایی هست که

مالکیت حقوقی اش متعلق به تمام انسانهای کره زمین است

این مکان ها می تواند جاذبه های طبیعی باشد مثل کوه و جنگل یا بنا و ساختمان

حتی آداب و رسوم

در معیار زمان ، خلافیت بشری که منحصر به فرد باشند ، کافیست تا ثبت جهانی شوند


بعد از آن حفاظت  آن بر عهده ی تمام کشورهای عضو سازمان جهانی یونسکو خواهد بود

همه در حقظ آن مسئولند

ایتالیا بیشترین ثبت جهانی را دارد ؛  50 اثر

و ما با ثبت شوش ، به عنوان کهن ترین پایتخت جهان ، 18 تایی شدیم


همه خوشحالیم و قطعا اتفاق بزرگی ست اما ...


پالمیرا هم شهر تاریخی ست درحمص  سوریه که ثبت جهانی شده است

با دروازه ها و معابد و تندیس های بزرگی که قدمتش به قرن اول و دوم میلادی می رسد Y

از آغاز جنگ در سوریه ؛ نیروهای داعش بارها تهدید به نابودی این میراث جهانی کرده اند

و حالا آمفی تاتر معروف شهر تاریخی پالمیرا ، محل اعدام دسته جمعی سوری هاست


اجلاس جهانی یونسکو همین چند روز پیش برگزار شد با 195 کشور که همچنان مسئولند


_____________________________________________
برای مشاهده :::/::: ترش شیرین :::/::: کلیک کنید

بانک چیست؟
چرا نام بانک باید بانک باشد؟
معنی لغوی بانک چیست؟

این روز  ها تصور زندگی بدون بانک محال به نظر می‌رسد.

بانک که با مفهوم پول گره محکمی خورده است بسان قلبی می‌ماند که در رگهای جامعه پول را به جریان می‌اندازد.
ریشه بانکداری به معنای امروزی این کلمه را می‌توان در دوره رنسانس ایتالیا و در شهرهای ثروتمند آن درشمال،  مانند فلورانس، ونیز و ژنووا یافت.

شاید مشهورترین بانک ایتالیا، بانک medici، باشد که توسط جیووانی مدیسی در سال ۱۳۹۷ تاسیس شد.

اولین بانک سرمایه گذاری ایالتی شناخته شد،تاسیس شد.از بانکهای قدیمی می‌توان به بانک آمستردام تاسیس 1609 میلادی، بانک ونیز، بانک انگلستان 1694 نام برد؛ البته بانکهای اولیه بیشتر به منظور نزول دادن به عموم (مانند بانک ونیز) ایجاد می‌شدند؛ که برخی نیز مثل بانک آمستردام فقط سپرده می‌پذیرفتند.

واژهٔ بانک در زبان انگلیسی میانه از زبان فرانسوی میانه banque،

و آنهم از واژه ایتالیایی قدیمی banca،

و آن نیز از واژه آلمانی بسیار قدیمی banc،bank،"bench.counter" گرفته شده‌است.

بانکو banco یا بنچ bench از معنی صندلی گرفته شده است.

در آیین یهود، ربا دادن حرام است.

اما یک راهی برای ربا دادن وجود دارد و آن راه ربا دادن به فرد غیر یهودی است.

در آن زمان یهودیانی که شغلشان این بود(ربا دادن به غیریهودی ها، برای اینکار روی همان صندلی های معروف می نشستد بَنک bank و نزول می دادند

و بعد ها که از این شغل درآمد خوبی کسب کردند به جای اینکه در کنار خیابان روی آن صندلی هایشان بنشینند و ربا بدهند، برای خودشان ساختمانی درست کردند که همان نام صندلی را روی ساختمانشان گذاشتند و نامش بنک bank شد.

________________________________________________________

برای مشاهده :::/::: ابزار خانواده :::/::: کلیک کنید

می‌گویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و

 از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود

 و به تمام آرزوهایش برسد.


شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او می‌گوید اسم اعظم از اسرار خلقت است

و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد

 و می‌گوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.


مرد کشک ساب می‌رود و پاتیل و پیاله ای می‌خرد شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند

و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد.

بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌شود

به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می‌شود.


کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند.

شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او می‌گوید:

«تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟

 برو همون کشکت را بساب.»

iran-academy.org

_____________________________________________

برای مشاهده :::/::: کار نکرده :::/::: کلیک کنید




:::شما در صفحه کیمیا هستید:::

امام صادق (ع) فرمود:

ازموعظه های خداوند متعال به حضرت عیسی (ع) این بود

ای عیسی! مرا مانند اندوهناکی که در حال غرق شدن است و هیچ یاوری ندارد، صدا کن.


ای عیسی! از من بخواه و از کسی جز من مخواه تا دعا کردن از تو و اجابت نمودن از من نیکو باشد.

و هرگز مرا دعا مکن جز با حال تضرع و زاری.

ونیت و انگیزه ات این باشد که اگر مرا دعا کنی تو را اجابت میکنم./ عده الداعی، ص97.

________________________________________________________

برای مشاهده :::/::: ما ، شما، کیفیت :::/::: کلیک کنید



دختر جوان  دستش را  دور دست پسر ، حلقه کرده است

 با لبخند آرامی که بر لب دارند ، خیلی مودّب و رسمی  مقابل عاقد ایستاده اند

در مکانی که برایشان مقدس است ؛ کلیسا


پدر روحانی جملاتی از کتاب مقدس می خواند و بعد دختر و پسر را تا پایان عمر ، زن و شوهر اعلام می کند

جمله ای که در این مراسم از همه آشناتر  و معروف تر است ؛ شراکت در غم ها و شادی هاست ، تا پایان عمر

و حلقه هایی که بین سپیدی و سیاهی ترکیب لیاس ها رد و بدل می شود ، به نشانه تعهد به یک قول


"من ، تو را امروز به همسری خودم بر می گزنیم تا با یکدیگر زندگی مشترکمان را همراه با عشق و محبت آغاز کنیم

و با یکدیگرهمراه باشیم در سختیها و راحتی ها، در فقر و ثروت، در سلامتی و بیماری تا زمانی که مرگ از یکدیگر جدایمان کند"


در فرهنگ ما اما مسجد به جز عبادت عده ای خاص ، معمولا کاربری جز مجلس ترحیم اموات ندارد

هر از چندگاهی از خانه همسایه صدای حیغ هایی از ته دل به گوش می رسد که می فهمی

شاه دامادی و عروس خانمی قرار است به خانه ی بخت بروند ؛ با یک بله


به عمق و مفهوم این واژه ها فکر کنید : شاه داماد / عروس خانم


مساله این نیست که کانون خانواده در غرب ، مستحکم تر است یا شرق !!

مساله آداب و رسوم و تصویری ست که از زندگی مشترک ساخته ایم

اینکه یک زوج قرار است با چه ذهنیتی وارد یک مرحله مشترک از زندگی شود

اینکه خوشبختی یعنی همه چیز خوب است ؟!


شاهزاده و ملکه هستی یا آمده ای در غم و شادی ، بایستی و تا پایان عمر ،

اتفاقات را با همه ی بد و خوبش با همسرت تقسیم کنی !؟


فرهنگ ایرانی و غربی شاید از هم خیلی دور باشد اما ،

جملات پدر روحانی در مسیحیت در واقع منطبق بر گفته ی آن پیر فرزانه است

که بعد خطبه ی عقد به زوج ها می گفت : " بروید با هم بسازید "


تمام مساله ازدواج همین است

رفتن و ساختن


________________________________________________________

برای مشاهده :::/::: ما ، شما، کیفیت :::/::: کلیک کنید


ورود به یک مکان جدید یا حضور در یک جمع تازه ، هرچه قدر هم که آدم اجتماعی باشیم 

ساده نیست 

مثلا برای ورود به جمع آدم هایی که مدت ها همکارند یا روابط دوستانه ای دارند 

هرچه که باشیم یاز هم تازه واردیم 

به خصوص که آدمهای حاضر در آن جمع ، اصول  برقراری ارتباط با یک تازه وارد را هم به درستی ندانند  


در اولین برخورد کسی نمی داند که ما کم رو و خجالتی هستیم یا روابط عمومی قوی داریم

پس دو کلید زیر کافیست تا  درهای بسته ارتباط را باز می کند


اول - با صدای بلند و رسا سلام کنیم

دوم - خوش رو و متبسم باشیم


باقی ارتیاط خود به خود شکل می گیرد


در کلام امیر مومنان آمده است :

هر تازه واردی در محیط نامانوس ، حیرت زده می شود

برای آرامش خاطر ، سخن خود را به سلام آغاز کنید


خوش رویی ، ریسمان مهر و مودت است

_____________________________________________

برای مشاهده :::/::: آینه خانه :::/::: کلیک کنید

مهربان کسی است که مهر را پاسداری می کند

نگهبان مهر است

مهر را عاطفه و شفقت گفته اند


اگر از مهر پاسداری نشود

خشونت و بی رحمی جا پیدا می کند

خشونت و بی رحمی در دنیای ما جایگاهی ندارد و اگر باشد

جای مهر را اشغال کرده

یعنی مهر سر جای خودش نیست

یعنی عدالت رعایت نمی شود


عادل کارش قرار دادن مهر است سر جای خودش


پس عادل مهربان است

وعدالت ، مهربانی...


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای مشاهده :::/::: سنگ ها را واکندن :::/::: کلیک کنید

نظرسنجی تیرماه وبلایت زندگی در شرایط سخت

نظرسنجی وبلایت زندگی در شرایط سخت