داغ و سوزان
تقریبا همه اونهایی که کنار دریا هستن، از شدت گرما ، به آب زدن
آقایی با کلاه حصیری و یک نایلون بزرگ از دور نزدیک میشه
هر چند قدمی که برمیداره یه بار خم میشه
گاهی به فاصله یک قدم ، دوبار !
شن ها خیلی داغن ، طوری که نمیشه تحمل کرد
به سمت نیمکت هایی میرم که کمی اون طرف تر هست
نیمکت ها هم دست کمی از شن ها ندارن ؛ داغن
ذرات شن رو از رو کفشم پاک می کنم
سر می خورن روی هم
خوب که به زیر پاهام نگاه می کنم میبینم سطح زیر نیمکت پر از پوست تخمه س که لابه لای شن ها خودنمایی می کنه
تخمه های آفتابگردونی که احتمالا شب قبل در خنکای ساحل ، عده دور هم نشستن و نوش جان کردن !
از خودم میپرسم چرا ؟!
شاید فکر می کنند این حجم از پوست تخمه در برابر وسعت ساحل چیزی نیست
یا شاید تجزیه و بازیافت میشه
شاید هم ترکیب رنگ و بافت جدیدیه که باید ببینیم و لذت ببریم
داغی شن ها را فراموش کردم ؛ به منطق و فرهنگ آدمهایی فکر می کنم که هر سال میان و مهمان بی آداب این ساحل زیبا میشن
مرد کلاه به سر ، با سر و صورتی خیس از عرق ، به نیمکت ها نزدیک میشه
کیسه ش پر شده از بطری آب معدنی و قوطی آب میوه و ...
خم میشه ، بلال نیم خورده ای را از لابه لای شن ها برمی داره و داخل کیسه می اندازه
اما برای پوست تخمه و ته سیگار کاری نمیشه کرد گویا
بین شن های خشک و داغ ، همچنان زیر و رو میشن و آفتاب می گیرن
سواحل دریای خزر
ظهر تابستان
یکی از همین روزها
________________________________________________________
- ۰ نظر
- ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۳
نویسنده: دکتر باکر احمد السرحان
نشر : سیته
جهانیسازی اقتصاد با دیدگاههای اسلامی
145 صفحه
نویسنده : هوشنگ مرادی کرمانی
نشر : معین
قصه های طنزآمیز از واقعیت های به ظاهر تلخ
224 صفحه
مولف : محسن عباسی
نشر : جامعه الزهرا
نقش رفتار والدین در تربیت فرزند
1132 صفحه