::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::
مادربزرگ ؛
نه به مفهوم مدرنش البته !!
مادربزرگ چادر به سر
که شاید خیلی
هم درس نخوانده بود
اما سواد داشت
حافظ و
شاهنامه می خواند از بر
همان که با سواد اکابریش تفسیر قرآن را دوره کرده بود ؛ چند بار!!
بچه که بودیم برایمان قصه می گفت
بزرگ که شدیم از تجربه ...
از خاطراتش
که چطور هفت هشت بچه قد و نیم قد را بزرگ کرده
با مشکلات زندگی ، سوخته و ساخته
که گره
زده جوانی اش را به تار و پودها
پای دار قالی ...
تصویر مادربزرگ
از کودکی هایم
تا آن روز
که نماز ظهرش را به سختی خواند و چشمهایش را بست
هنوز جلوی چشمانم است
مادر بزرگ هایی که گرچه مثل هم نبودند
اما شبیه بودند
عفیف
زحمت کش
بساز و نجیب
حجابشان تنها چادر نبود ،
حریرعفاف
بر چهره داشتند
این روزها ، فکر اینکه مادربزرگ از سر کوچه راه بیفتد
و ...
مثل بعضی خانومهای امروز ؛
با " ارتباطات موازی "
در کوچه پس کوچه
های حقیقی و راهروی ادارات
یا اتاق های شلوغ و گاه خلوت شبکه های اجتماعی
فرقی ندارد
در عصر ارتباطات موازی همه با هم خوش و بش می کنند
و می خندند
تصور مادربزرگ و رفتارش در روابط جدید
کمی توی
ذوق می زند البته
کلاژ عجیبی است!!
اما
پایان قصه های مادربزرگ که همیشه راست بود
خوبی همیشه خوب
بدی همیشه بد...
راستی یادتان
هست ؟
مادربزرگ شما چطور بود ؟!
نویسنده: دکتر باکر احمد السرحان
نشر : سیته
جهانیسازی اقتصاد با دیدگاههای اسلامی
145 صفحه
نویسنده : هوشنگ مرادی کرمانی
نشر : معین
قصه های طنزآمیز از واقعیت های به ظاهر تلخ
224 صفحه
مولف : محسن عباسی
نشر : جامعه الزهرا
نقش رفتار والدین در تربیت فرزند
1132 صفحه