::: / ::: آداب تنبلی ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

 

 تنبلی آداب و فرهنگی دارد که بخشی از آن، در ذیل آورده شده است :

- مهمترین اصل تنبلی ، بی تفاوتی ست!

- بزرگترین نماد بی تفاوتی ، خواب است

- اگر خواستید زیاد بخوابید، باید بیکار باشید!

- اگر خواستید بیکار باشید، فقط کافی است، فعل نخواستن و کار نکردن را همزمان با هم صرف کنید !!

-- اما اگر مجبورتان کردند کار کنید، موارد زیر را به یاد داشته باشید:

- ابتدا از اصل و  اساس و ریشه ، کار را زیر سوال ببرید!

- اگر نتیجه نداد، انجام کار را به آینده ای مبهم حواله بدهید...

- بسیار غر بزنید!!!

- و برای رهایی از شرّ چنین کارهایی ، آنقدر کار را بد انجام دهید که دیگر
کسی جرأت نکند به شما پیشنهاد کار بدهد!!!

-- باید چند شخصیت متفاوت داشته باشید ، چرا که هریک در جایی به کار می آید

مثلاً:

- هنگام زیر سوال بردن اصل کار، باید عاقل جلوه کنید!!

- هنگام انجام دادن کار ، ( بسیار بسیار بلا نسبت) ابله و بی شعور باشید!!!!!

-- یک انسان تنبل همیشه باید خود را به جایگاه مدیریت برساند؛ 
چراکه چنانچه در جایگاه نیروی فرمانبر باشد ،
متاسفانه همیشه باید کار کند!!

پس

"مدیریت شغل بهتری است"

چنین مدیری همیشه باید:

- از دسترس دور باشد

- دیر بیاید و زود برود

- همیشه باید کارهایی مهمتر از آنچه به او پیشنهاد می شود ، داشته باشد

 و در نهایت، باید همیشه به فکر باشد!!

به فکر پیچاندن موفّق امور محوّله!!!!

آداب تنبلی عبارتست از "مدیریت پیچاندن"
 

::: / ::: فشار نون ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

وظیفه ی نون همیشه سیر کردن شکم نیست

اساسا این روزا ، نون فقط اون ورقه ی  80 - 70 سانتی ساخته شده از گندم و جوش شیرین نیس

می دونید

نون در آوردن سخته

این روزا باید بیشتر کار کنی ، کمتر تفریح

بیشتر کار کنی ، کمتر استراحت

بیشتر کار کنی ، کمتر در کنار خانواده باشی

و بیشتر و بیشتر و بیشتر کار کنی تا نونی به کف آری و سر سفره گذاری

و به در و دیوار خونه ت بکوبی و زیر پات بندازی و به عنوان مرکب ازش استفاده کنی و ...

و کلّا باید نونت به چشم دیگران بیاد

این نون باید مورد کیف و حال چشم دیگران قرار بگیره تا آروم شیم و تاثیر مثبت بگیریم

از نظر دانشمندان قرن جدید ، به این اثر می گویند فشار نون 

::: / ::: کوچه پس کوچه های فقر ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

بچه های کوچه پس کوچه های فقر ، 

هرچه نداشته باشند و در هرچه فقیر باشند 

امّا حساب های بانکیشان پر است از سرمایه ای به نام رؤیا 

آنها به جای پول ، رؤیا دارند 

 به جای خانه ، رؤیا دارند

 به جای اسباب بازی رؤیا دارند 

بچه های فقر ، فقط رؤیا دارند 

بچه های کوچه پس کوچه های فقر ، کار می کنند که به رؤیاهایشان برسند

زندگی بچه های فقر خوب تشکیل می شود ، 

چرا که سقف و ستون خانه هایشان را با رؤیا ساخته اند

رؤیاها ، همنشین آرام روزهای دلواپسی بچه هاست 

 

در کوچه ای که آفتابش از همه جای دنیا ، داغ تر می تابد،

سایه بان بچه های فقر رؤیاست .

رفع نمی شود تشنگی بچه های فقر مگر با رؤیا.

 

فرهنگ بچه های فقر را رؤیاهایشان می سازد ...

 موسیقی بی کلام

 

 

 

 

::: / ::: خطای دید ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

دیدگاه های ما ، حاصل نگاه و دید ما به دنیای اطراف است

اینکه به هر چیز چگونه نگاه می کنیم ،

اساس انتخاب و زمینه ی تصمیم های ما می شود

به خاطرهمین با هم سخت به توافق می رسیم

 

هر یک از زاویه ای ...

رفتارهایی که از هم می بینیم ، مبنای برداشت های ما می شود

 

گاهی به جای دیدن ، بشنویم

شاید سوء تفاهم بین ما ؛ حاصل خطای دید باشد 

ناممکن هایی که ممکن می شود 

 

 

 

 

 

 

::: / ::: نگاه های ناراضی ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

 پول زیادی خرج می کنند

در حالی که درآمدها  ، اضافه نمی شود

دغدغه ی اصلی  ، رفاه  و آسایش است

اما هرچه ملزوماتش  بیشتر فراهم می شود  باز هم یک چیزی کم است

 نگاه های کمتری راضی است

من نیاز دارم یا خواسته ؟!

سقف خواسته ها نامحدود است ،

نیازها محدود .

همان طور که منابع  هم محدودند .

خواسته ها که نیاز شوند

نگاه ها به این راحتی ها ، راضی  نمی شوند

اگر هیچ چیزی در این دنیا به نظرمان سرجای خودش نیست

به همین دلیل است ؛

خواسته روی صندلی نیاز نشسته !!

و گرنه در آفرینش خداوند ، بین نیازهای انسان و منابع  موجود ، تناظر یک به یک برقرار است

 

 

 

::: / ::: کاسب ایرانی ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

 از ویژگی های کاسب ایرانی :

1- دیر بیای

2- اصن هروقت بخوای بیای و بری

3- از یه جایی افتاده باشی ( ترجیحا دماغ فیل )

4- قیمتات مقطوع باشه 

5- جنس فروخته شده رو پس نگیری

6- علّامه ی دهر باشی 

7- مشتریات ، کاملا نفهم و بی شعور باشن مگه نخوان چک و چونه بزنن

8- وختی یه جنسی رو نداری یعنی اصن از بیخ تولید نشده

9- وختی یکی ارزون تر میده ینی داره کلاه سر مشتریش میذاره

10- جنسای تو ، همه اعلاس ،  جنسای دیگران بــــــــــــوق

11- جنسای تو ، همه به روزه ، جنسای دیگران برای چن سال پیشه

12- جنسای تو ، امریکائی اصله ، جنس دیگران چینیه

13- وختی مشتری پرسید آقا قیمت چند ؟ بگی قابل نداره !!

14- وقتی مشتری میاد تو ، بلافاصله تشخیص بدی خریدار هس یا نه 

چقد پول میده ، جنس گرون میخره یا ارزون و خلاصه شجره نامش بیاد دستت

15- چند تا متلک حرفه ای بلد باشی جهت تحقیر و تخریب عقبه ی ذهنی و جیبی مشتری

16- و خلاصه، آن مشتری محترم یه خبطی کرد اومد مغازه ی تو جنس بخره و تا وختی از جنس تو استفاده می کنه

هی داغ بشه ، هی بسوزه ، هی گر بگیره ، هی ، هی ،هی ...

::: / ::: پلیس کجاست ؟! ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

 از بالا دستور می دهند ، ماشین هایی که در خیابان فلان توقف کرده اند ،

به پارکینگ منتقل شوند!

علّت ؟!

روانی ترافیک و رفاه حال مردم!!!

ساعت 2 بعدازظهر

پرنده در خیابان پرنمی زند

ماشینت را پارک می کنی ، سه دقیقه بعد ...

نیست ؟!

کجاست ؟!

پارکینگ راهنمایی و رانندگی.

می روی سر خیابان ، تاکسی سوار شوی ، بروی دنبال ماشین

سمت میدان ترافیک شده 

چرا ؟!

چون تعدادی ماشین دور میدان ، زیر  تابلو توقف ممنون پارک کرده اند!!!!

پلیس کجاست ؟

در حال جمع آوری ماشین های پارک شده در خیابان فلان!!

::: / ::: بیمارستان بی پرستار ::: / :::

 ::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

رسم است ، آدمهایی که درد دارند و البته  ذوق و هنر

دوربین به دست بگیرند ،

نواقص و کاستی های جامعه شان را تصویر کنند و روی پرده ی نقره ای اکران

پرده ای که از قضا به شدت تقلید پذیر است

سایه اش میفتد برسر همان اجتماعی که قرار است ببیند و اصلاح شود

 

درست است که به لقمان گفتند ادب از که آموختی ؟ فرمود از بی ادبان !

اما

این حجم از درد و آسیب و اختلالات روحی و ناهنجاری با ظرفیت سایه ی آن پرده ی نقره ای

شبیه بیمارستانی می شود،

بدون پرستار و متخصص که همه از هم فقط بی ادبی می گیرند

 

سینما الگوساز است

فیلمساز عزیز

راه صحیحش را نشان بده

برای اصلاح جامعه ات پیشنهادت  بده

بی ادب دلسوز نباش

::: / ::: همیشه نبایدها ؟! ::: / :::

::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

قدمت واژه ی " نباید " در ذهن ما شاید به اندازه ی سالهای تولدمان باشد

از ابتدای کودکی تا ...

گویا پرتکرار ترین کلید واژه در تعلیم و تربیت است

چون منع کردن ، هم آسان است هم حس قدرت می دهد به گوینده

همه همدیگر را منع می کنند

گفتم که نکن

نخور

نپوش

نبین

نرو

 

به جای " نباید "  ؛ کمی هم به حال " باید  " فکری باید کرد

یافتن و ساختن روش و شیوه ی درست ، سخت است   

اما سنگینی تکرار مکرر  " نباید "ها که زیاد شود

نتیجه می شود وضعیت افسار گسیخته ی امروز

نباید ها هم به هیچ صراطی مستقیم نیست

 

::: / ::: سرانجام مطلوب ::: / :::

 ::: شما در صفحه شرایط سخت هستید :::

تو مملکت ما پروژه‌های کاری معمولا به سرانجام مطلوب نمیرسه

اونم به دو دلیل عمده:

یک_ به یه مشکل قانونی بر میخوریم

دو _ به قانون مشکلی بر میخوریم

من یقرأالفاتحة مع الصّلوات...