- ۰ نظر
- ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۰
موسیقی ایرانی دارای قواعد خاص خود است؛
قواعدی برآمده از فرهنگ و دیدگاه ایرانیان نسبت به دنیای اطرافشان.
خوان گسترده ی موسیقی ایرانی به هفت دستگاه و پنج آواز تقسیم می شود.
اما یکی از نکات حائز اهمیت در خصوص این دسته بندی ، زمان اجرای هر کدام است در طول شبانه روز !!
که هر دستگاه و نغمه ای آداب خود را دارد در ساعاتی خاص از شبانه روز نهایت تاثیرش را می گذارد.
آواز ها:
"آواز ابوعطا" را به صبح نسبت می دهند و یا در طول روز...
آواز ابوعطا در دل خود خواهش و تمنا و نیاز را نهفته است ( مثل آلبوم "آتش در نیستان" شهرام ناظری )
"آواز بیات ترک" را نیز برای صبح در نظر گرفته اند...
این بیات، خبر از عالم بالا می دهد، ( مثل گوشه "روح الارواحی" که مرحوم موذن زاده جاودانه اش کرده )
"آواز افشاری" را برای غروب مناسب تر می دانند ...
راز و نیاز و مناجات با معبود ، بیشتر در این قالب ارائه می شود ( مثل تصنیف "از کفم رها شد قرار دل" عارف قزوینی )
"آواز دشتی" اما سوزناک و اندوهگین است، غم از فراق یار دارد.
زمانش را عصر و هنگام فراق خورشید گفته اند...
( گوشه "دیلمان" که شمالی ها آن را سرشار از احساس اجرا می کنند نمونه ای از آن است)
"آواز بیات اصفهان" را که گوش کنی ، گویی بین شادی و غم معطلّی و معلق.
عاشقانه های ماندگار را با خود به یادگار دارد
( مثل "الهه ناز" یا ، "تا بهار دلنشین" که از روی آن "قصه های مجید" را ساختند و...)
در نیمه های شب، با بیات اصفهان به استقبال رویاها رفتن خوب است...
دستگاه ها:
"دستگاه ماهور" موسیقی باوقار و پرشکوه، طرب انگیز و شاد به یاد دلیری ها و افتخار آفرینی ها،
( تمام "موسیقی های نظامی" ، "مرغ سحر" معروف یا مثلا "ز من نگارم خبر ندارد" در این دستگاه اند )
اوایل صبح تا قبل از ظهر بهترین زمان برای شنیدن ماهور است...
"دستگاه سه گاه" شاید ایرانی ترین نغمه ها باشد.
برخی می گویند صدای کولی ها بوده و برخی می گویند آواز عشاق دوره گرد ؛
سحرگاهان را برای سه گاه کنار بگذارید...
"دستگاه همایون" که مرحوم خالقی گفت: ناصحی است مشفق و با کمال شرم با مستمعین سخن می گوید؛
درد دل داشتی، همایون گوش کن ( مثل "شد خزان گلشن آشنایی" )
آن هم در ابتدای شب...
"دستگاه چهار گاه" پیری فرزانه و روحی صبورست؛ غمگین دردها و مسرور شادی ها.
صبح اول وقت گوش دادنش حال دیگری دارد...
( تصنیف هایی که وطن را در وجودت متجلی میکند و نشاط را برایت به ارمغان می آورد مثل قطعه "سلام" حسن کسائی )
"دستگاه نوا"؛ آواز خوب اگر خواستید بشنوید بروید به سراغ نوا !!
حد میانه ای دارد، نه غمش با خود میبردت، نه شادی اش افزون شده است؛
( مجموعه "نینوا" از حسین علیزاده در این دستگاه است )
نوا را در طول شبانه روز می شود شنید اما در دل شب لطف دیگری دارد...
"دستگاه راست پنجگاه" مظلوم ترین و مهجورترین دستگاه ایرانی است، حقیقتاً؛
شبیه ماهور است اما ظرافت هایی در لحن و اجرا دارد، پرهیبت است و با وقار ؛
صبح ها شنیده شود بهتر است...
( مجموعه "راز و نیاز" علیرضا افتخاری را در این دستگاه ساخته اند )
"دستگاه شور" پر جنب و جوش و پر انرژی، وسیع ، جذاب و سهل و ممتنع؛
از مازندران گرفته تا کردستان و مرکز ایران، نغمه هایی در دل خود دارد
( مثل "یاد ایام" شجریان )
و در تمام شبانه روز شنیدنی است...
________________________________________________________
برای مشاهده :::/::: برف تر از سپید :::/::: کلیک کنید
::: شما در صفحه تالار هنر هستید :::
استاد جلال ذوالفنون / تکنوازی سه تار
دستگاه شور ، گوشه ی رضوی
دستگاه ماهور، در آمد
مجموعه ی رمزعشق
آواز ابوعطا / استاد جلیل شهناز
:::شما در صفحه شرایط سخت هستید:::
یکی از معمول ترین و البته لذت بخش ترین برنامه های یک مسافر ،در ابتدای ورود به شهر مقصد ، خوردن غذاهای بومی و محلی همان منطقه است .
حتی اگر با ذائقه ش ، سازگار نباشد برای یک بار هم شده امتحان می کند ؛
مردم شناسان معتقدند اگر بتوانی غذاهای بومی ات را به عنوان بخشی از فرهنگ ، به مردمان ملل دیگر بخورانی و ذائقه شان را با خود هماهنگ کنی ، باقی عناصر فرهنگت را هم به مرور می توانی تحمیل کنی !
به عبارتی غذایت را که بپذیرند ، خودشان خود به خود ، دنبال بقیه اش خواهند آمد...
نمونه :
مک دونالد ، به عنوان بزرگترین رستوران زنجیره ای جهان ، با بیش از 35000 شعبه در 119 کشور!!
با سابقه 75 ساله ، روزانه به 62 میلیون مشتری سرویس می دهد.
اصطلاح مک دونالدیزاسیون در علوم اجتماعی از پدیده های فرهنگی در عصر جدید است
تاثیر فرهنگ امریکایی مک دونالد به حدی ست که ، با وجود نداشتن شعبه ای در کشوری مثل ایران ،
اما مصرف زیاد فست فودها و تعدد رستوران های زنجیره ای فعال در این حوزه ،
بی شک برگرفته از طعم مک دونالد است.
"بخور و مثل من باش"
________________________________________________________
برای مشاهده :::/::: شلغمی که مرغ بریان است :::/::: کلیک کنید
شخصیت اسکروچ را اغلب می شناسیم
سمبلی از یک آدم خسیس و بی عاطفه که چارلز دیکنز
به خوبی او را در کتاب سرود کریسمس ، شخصیت پردازی کرده است
اینکه چرا شخصیت اسکروچ ، ضرب المثلی برای خساست شد ،
به خوبی در داستان زندگی اش آمده است.
نداشتن خانواده ی منسجم و مهربان ، بزرگ شدن در مدرسه شبانه روزی
از دست دادن خواهرش به عنوان کسی که تنها توجه کننده به اسکروچ بود
و اینکه بعدها نامزدش او را ترک کرد ...
در روانشناسی اختلالی هست با نام شخصیت وسواسی - اجباری
یکی از نتایجش ، همین روحیه ایست که اسکروچ داشت
برای این افراد حتی جدا شدن از وسایل و لوازم کهنه ی شان سخت است
نه فقط پول و مادیات که در بخشش هرچیز خوبی که دارند ...
می گویند یکی از شایع ترین اختلالات در جامعه است ، با شدت و ضعف
نمیتوان کودکی و اتفاقاتی که بر آدم ها گذشته است را حذف یا نابود کرد
اما می توان به تعادل رسید
انفاق و بخشش خالصانه برای خدا ،
همان درمانی ست که خدا آن را به باران تشبیه کرده است
بارانی که روح بخیل آدمها را می شوید
و این یکی از کارکردهای انفاق است
ساچێن اوجون هؤرمهزلهر.
گۆلۆ سولو (قونچا) درمهزلهر
سارێ گهلین
بو سئودا نه سئودادێر
سهنی مهنه وئرمهزلرنئینیم آمان، آمان
سارێ گهلین
بو دهرهنین اوزونو،
چوْبان قایتار قوزونو،
قایتار ماسان قوزونو،اولدورم اوزومو،
نة اوْلا بیر گۆن گؤرهم
نازلی یاریمین اؤزؤنو
نئیلیم آمان، آمان
سارێ گهلین
عاشیق ائللهر آیرێسێ،
شانا تئللهر آیرێسێ،
آیرێسێ بیر گۆنۆنه دؤزمهزدیم.
اوْلدۆم ایللهر آیرێسێ
نئیلیم آمان، آمان
سارێ گهلین
سر موی بلند را نمیبافند،
گل تر را نمیچینند،
عروس زرد.
این سودا (عشق نافرجام)، چه سودایی است،
تو را به من نمیدهند،
چه کنم، امان امان
چه کنم، امان امان
عروس زرد.
در بلندای این دره،
ای چوپان بازگردان بره (گمشده) را،
چه شود گر روزی من ببینم،
روی یار پرنازم را،
چه کنم، امان امان
چه کنم، امان امان
عروس زرد
عاشق از ایل و طایفه خود جدا افتاده
شانه هم از موها جدا افتاده
تحمل یک روز جداییاش را نداشتم
حالا سالهاست که از او جدا ماندهام
چه کنم، امان امان
چه کنم، امان امان
عروس زرد
در روزگاران قدیم هر گاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکانهای زرگری میشد
و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی میکرد،
زرگر فوراً بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام میکرد
و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)،
زرگر مغازه همسایه را خبر میکرد تا وارد معرکه شود.
زرگر دوم که به بهانهای خود را نزدیک میکرد به مشتری میگفت که
همان جواهر را در مغازهاش دارد و با بهای کمتری آن را میفروشد.
بهای پیشنهادی زرگر همسایه کمتر از بهای زرگر اولی اما هنوز ،
بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود.
در این حال زرگر اولی جنگ و جدلی با زرگر دومی آغاز میکرد و به او دشنام میداد که:
«داری مشتری مرا از چنگم در میآوری» و از این گونه ادعاها.
زرگر دوم هم به او تهمت میزد که:
«میخواهی چیزی را که این قدر میارزد به چند برابر بفروشی و
سر مشتری محترم کلاه بگذاری.»
خلاصه چنان قشقرقی به راه میافتاد و جنگی درمیگرفت که مشتری سادهلوح ،
که این صحنه را حقیقی تلقی میکرد بیاعتنا به سر و صدای زرگر اول،
به مغازه زرگر دوم می رفت و جواهر موردنظر را بدون کمترین پرسش و چانهای از او میخرید و نتیجه آن بود که مشتری ضرر میکرد و دو زرگر، سود به دست آمده را
میان خود تقسیم می کردند
این جنگ که یکی از حیلههای برخی زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح درآمده است.
:::/ پناهنده پذیری ، مهمان نوازی و شدت پایبندی به قول و قرار از ویژگی های مثبت قبایل بلوچ است \:::
:::/ تابلوی جیغ را نماد عصبیت انسان جهان مدرن می دانند ، احساس ترس و انرژی ویرانگر \:::
:::/ شاید فکر کنیم که چرتکه ها از ماشین حساب ،خیلی عقب تر باشند اما می توانند
:::شما در صفحه آداب همگان هستید:::
به نظر شما یک مدل خاص از روسری ، چند سال میتواند مورد استفاده باشد؟!
یک سال ، ده سال ، صد سال یا ...
پارچه مستطیلی شبیه شال های امروزی
سوزن دوزی شده ، ابریشمی و زیبا ، پر نقش و نگار
سرپوش بانوان دوره اشکانی باشد تا همین امروز ؛ روسری زنان سنگسر
کوچ نشینان نجیب و پرتلاش کوهستان های اطراف روستای پلور و دامنه های البرز
مکنه یا مکنا ؛ روسری با بیش از 2000 سال قدمت است
:::/::: شما در صفحه دانه هستید:::
نزدیک به سه هزار سال قبل از تولد مسیح ، مردمی در سرزمین بین النهرین
زندگی می کردند که علم حساب امروزی ما ، محصول نگاهشان به آسمان و زمین است
بین النهرین سرزمین حاصلخیزی بود با آسمانی صاف و پر ستاره
سومری ها کشاورز بودند ، برای شمردن دام ها ، حساب و کتاب خرید و فروش محصول
به شمارش نیاز بود ... برای شمردن ستارگان و پایه گذاری علم نجوم
بنابر شواهد موجود ، اولین چرتکه را سومری ها ساختند ؛
لوح های مومی با مهره هایی از شن
بعدها این روش حساب کردن به سرزمین های مجاور هم کشیده شد
مثل ایران در عصر هخامنشی
شاید فکر کنیم که چرتکه ها از ماشین حساب ،خیلی عقب تر باشند اما می توانند
در کنار چهار عمل اصلی ، تا ریشه ی سوم و چهارم اعداد را هم محاسبه کنند
چرتکه ها ، باعث افزایش قدرت یادگیری ، خلاقیت ، تمرکز و بهبود حافظه هستند
در عصری که روزبه روز با کاهش استفاده از ظرفیت مغز روبه رو هستیم
در فرهنگ امروز ما ، از چرتکه ها خبری نیست جز حجره ی بعضی از پیرمردهای قدیمی بازار
و اصطلاح چرتکه انداختن ؛ کنایه از حساب و کتاب و بررسی
ژاپنی ها و چینی ها اما هنوز هم قدر چرتکه ها را می دانند
مسابقات چرتکه در حدود 200 سال است که صدای به هم خوردن این مهره های چوبی را دوباره درآورده !
ایجاد چند موسسه ی آموزشی و یک اپلیکیشن برای آموزش ،
می تواند خبر خوبی برای بازیابی دوباره ی چرتکه ها در ایران باشد
نویسنده: دکتر باکر احمد السرحان
نشر : سیته
جهانیسازی اقتصاد با دیدگاههای اسلامی
145 صفحه
نویسنده : هوشنگ مرادی کرمانی
نشر : معین
قصه های طنزآمیز از واقعیت های به ظاهر تلخ
224 صفحه
مولف : محسن عباسی
نشر : جامعه الزهرا
نقش رفتار والدین در تربیت فرزند
1132 صفحه