اسلایدر

زمان باقیمانده تا به روز رسانی مجدد وبلایت زندگی در شرایط سخت

آخرین مطالب / به روز رسانی سی و یک مرداد ماه 94
  • ۹۴/۰۵/۳۱
    :::/::: کم عمق ها :::/:::

    در بخشی از یک مطالعه پنج‌ساله، یک تیم تحقیقاتی به بررسی سوابق روی کامپیوترها پرداختند که رفتار بازدیدکنندگان از دو

     وب‌سایت تحقیقاتی محبوب را مستند می‌کرد. هر دو سایت دسترسی به مقالات نشریات و کتاب‌های الکترونیکی را برای کابران

     فراهم می‌کردند. محققان دریافتند که کاربران این وب‌سایت‌ها مشخصا رفتاری به صورت یک فعالیت سطحی‌خوانی از خود نشان

     می‌دهند؛ به طوری که از یک منبع به دیگری می‌جهند و به ندرت به منبعی که قبلا دیده بودند، برمی‌گردند. اغلب، یک یا دو صفحه

     از مطلبی را می‌خوانند و بعد بیرون می‌پرند و سراغ منبع دیگری می‌روند.

     

    حال زمان پرسش حیاتی فرارسیده است: دانش در مورد تأثیر واقعی‌ای که استفاده از اینترنت بر شیوه کارکرد ذهن ما می‌گذارد، چه

     حرفی برای گفتن دارد؟ شکی نیست که این سوال موضوع پژوهش‌های بسیاری در سال‌های آینده خواهد بود. همین الان هم چیزهای

     زیادی می‌دانیم یا می‌توانیم حدس بزنیم. اما اخبار نگران‌کننده‌تر از آنی است که گمان می‌کرده‌ایم. ده‌ها پژوهش صورت‌گرفته توسط

     روان‌شناسان، عصب زیست‌شناسان، مدرسان و طراحان وب، همگی به نتیجه مشابهی رسیده‌اند: وقتی بر خط می‌شویم، وارد محیطی

     شده‌ایم که تشویق به مطالعه سرسری، تفکر عجولانه و بی‌حواس و یادگیری سطحی می‌کند. هر چند، در گشت‌وگذار در اینترنت هم

     می‌توان ژرف‌خوانی کرد، همان‌طور که کتاب را هم می‌توان سطحی خواند، اما ژرف‌اندیشی شیوه‌ای نیست که این فناوری کسی را

     به آن ترغیب کن


    کم‌عمق‌ها
    نویسنده نیکلاس کار
    انتشارات مازیار 
    قیمت 11500 تومان
    248 صفحه
  • ۹۴/۰۵/۳۱
    :::/::: بازیچه دست دیگران نشوید :::/:::

    اغلب افرادی که نه گفتن برایشان مشکل است یک نقطه مشترک دارند: آن ها همه را دشمن خود می دانند و دلشان می خواهد بدون این که مجبور باشند مدام از خودشان دفاع 

    کنند، بتوانند در آرامش زندگی کنند.

     

    مایه تاسف است که دنیا پر از آدم‌های فریبکار، خودخواه و انواع کنترل کننده‌هاست. می‌توانیم افسوس بخوریم که نمی‌توانیم به کسی اعتماد کنیم. اما با این اعتراضات اصل 

    ماجرا تغییری نمی کند. فایده ای ندارد که مثل کبک سرمان را زیر برف کنیم و به دلیل این که همه بد و بدجنس اند تاسف بخوریم. ناله و زاری برای سختی زندگی

    (یا در رویای  دنیایی بهتر بودن) مانع دیدن واقعیت پیش رویمان و در نتیجه انجام دادن کارهایی موثر می شود. به مرور زمان که در رویای دنیایی محال به سر می بریم، 

    دنیایی که در آن زندگی می کنیم برایمان به محیطی نامساعد و غیردوستانه تبدیل می شود و توانایی کمتری برای تغییر آن در خود احساس می کنیم

     

    برای این که جرئت نه گفتن پیدا کنیم، ابتدا باید بپذیریم که دنیا را آن طور که هست ببینیم. افرادی هستند که خودخواه‌اند و دیگرانی که تشنه قدرت اند. کنترل کننده ها، متقلب‌ها و 

    دروغگوها و ... مدت مدیدی است که وجود دارند. ناله و زاری بی فایده است، دنیا این طوری ساخته شده است. چشم هایمان را باز کنیم و واقعیت ها را بپذیریم

    بازیچه دست دیگران نشوید 

    بازیچه دست دیگران نشوید 

    نویسنده : ژاک ریگارد

    نشر : ققنوس

    232 صفحه 

    11 هزار تومان

  • ۹۴/۰۵/۳۱
    :::/::: قصه های خوب برای بچه های خوب :::/:::

    آذریزدی ایده‌ی نوشتن «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» را از شغلش که نمونه‌خوانی در یک بنگاه انتشاراتی بوده، آورده است.

    یک بار که «کلیله و دمنه» را در چاپخانه نمونه‌خوانی می‌کرد،

    به نظرش رسید کاش یکی پیدا می‌شد که قصه‌های این کتاب را به زبان ساده‌ی امروزی بازنویسی کند.

    سال 1335 بود. پنج سال طول کشید تا خودش این کار را بکند. هی نوشت و خواند و خط زد و دوباره نوشت.

     سال 1340 نسخه‌ی آماده شده‌ی کتاب را با خودش برد اتاق رییس. مدیر هم بلافاصله سفارش 9 جلد دیگر را داده است.

     آذریزدی، تا آخر عمر فرصت نکرد بیشتر از 8 جلد از این کتاب را بنویسد.

     خودش علت را این‌طور گفته: «مادرم به من می‌گفت این‌همه که شب و روز می‌خوانی و می‌نویسی پول‌هایش کو؟

    مادرم تقریبا درست می‌گفت. اگر از اول به همان کار رعیتی چسبیده بودم،

    خیلی بهتر زندگی می‌کردم. ولی حالا وضع زندگی من با کودکی‌ام هیچ فرقی نکرده.

    شما می‌گویید فقیر. ولی در یزد، فقیر حرف خوبی نیست و یک‌جور متلک است.

    من چه آن روز و چه امروز، ندار هستم. اشکالی هم ندارد. 

    ولی وقتی نمی‌توانم کتاب بخرم یا مجبور می‌شوم کتاب‌هایی را که دوستشان دارم، بفروشم، خیلی ناراحت می‌شوم


    قصه های خوب برای بچه های خوب 

    نویسنده : مهدی آذر یزدی

    انتشارات امیرکبیر

    1286 صفحه ( دوره پنج جلدی )

    قیمت : 39500 تومان

  • ۹۴/۰۵/۳۰
    :::/::: اینستاگرام از بالا :::/:::

    برای آدمهای معمولی ، پیج ها و صفحه های مجازی شخصیت ها شاید فقط جذاب باشد 

    کنجکاوی که در همه آدمها به طور طبیعی هست 

    پیشتر با عنوان فضولی و سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران می شناختیمش

    که با آمدن شبکه هایی چون فیس بوک و اینستاگرام ؛ دقیقا  همین حس به  ، 

    چک کردن و سرزدن تغییر نام یافت

    چون این بار خود آدمها با علاقه و تمایل از خود و زندگی خصوصی گزارش  مستندی و تصویری  

    تهیه می کنند که مثلا چند ساعت پیش کجا بوده اند و این روزها خوش حالند یا بد حال 

    به قول دوستی ، حیاط خلوتی وجود ندارد 

    از همه اینها بگذریم ، شاید مقتضیات فرهنگی روز باشد !!

    اما نکته ای که جالب است مشکلات شخصیتی آدمهاست که اگر کمی علمی تر نگاه کنیم 

    بدجور توی ذوق می زند 

    بماند که صفحات شخصی بعضی بسیار مهربان ، صبور و دوست داشتنی ست 

    با ارتباطات قوی که با مخاطبش برقرار می کند ؛ خیلی مودبانه 

    اما بعضی ...

    نه کامنت جواب می دهند ، نه کسی را دنبال می کنند ...

    بعضی شخصیت های فرهنگی را دیده ایم مثلا چهل هزار نفر دنبال کننده اینستاگرام دارند 

    اما خودشان هیچکس را دنبال نکرده اند 

    به نظر می رسد دنیای فرهنگ و هنر و شعر و شاعری ، اساسش فرهیختگی و به نوعی برقراری ارتباط و احساس با مخاطب است نه یک نمایشگاه صرف یک طرفه با نگاه از بالا !!


    برای مشاهده :::/::: پادشاهان کوچک :::/::: کلیک کنید




  • ۹۴/۰۵/۲۹
    به زودی بر می گردیم ...


    ...We'll be back soon



  • ۹۴/۰۵/۲۹
    :::/::: میلی گرمی ها :::/:::

    حداقل نیاز یک فرد بالغ به سدیم ، حدود 200 میلی گرم است

    این میزان سدیم از راه نمکی مصرفی تامین می شود 

    اما نه 200 میلی گرم !

    که 7 تا 11 گرم !!

    ما نمک زیاد مصرف می کنیم ؛ 7 تا 11 گرم در روز 

    غذاهای آماده و کنسروها یکی از همان منابع دریافتی نمک زیاد است 

    درست است که مهمترین منبع تامین سدیم ، نمک است اما

     از گوشت و سبزیجات هم به طور طبیعی قابل دریافت است 


    پتاسیم یکی از مهمترین الکترولیت های موجود در بدن است که

     باعث بهبود عملکرد کلیه ها، غدد فوق کلیوی، قلب، سلول های عصبی و

    عضلانی و نیز باعث حفظ تعادل آبی و اسیدی بدن می شود

    خستگی، خواب آلودگی، ضعف عضلانی، یبوست، نامنظمی ضربان قلب و

    تأخیر در تخلیه معدی از نشانه های کمبود پتاسیم است

    و آرد سویا، لوبیا سفید، عدس، موز و اسفناج بهترین منابع تامین آن 


     100 گرم گوشت نارگیل تازه : 23 میلی گرم سدیم و 256 میلی گرم پتاسیم
    100 گرم انار دانه شده 3 :  میلی گرم سدیم و 259 میلی گرم پتاسیم

     خرمای خشک نسبت به خرمای تازه از مقادیر بیشتری پتاسیم برخوردار است

    _____________________________________________

    برای مشاهده :::/::: به علاوه ی مسواک :::/::: کلیک کنید





  • ۹۴/۰۵/۲۹
    :::/::: آرزوی دیگری :::/:::

     آخرین باری که خداحافظی کردی و رفتی ، با خودم گفتم این بار و که تحویل بده و

    برگرده حتما برام اون شلوار شش چیبی که قول داده رو میخره !

    اما نمیدونستم که جاده تکرار ، خواب رو از چشمهای مهربونت می دزده و

    دیگه هیچ وقت برنمی گردی

    از اون روز به بعد تا به حال هیچ دلداری و تسلیتی دردم رو آروم نکرد .

    چند روز قبل دوستی پیامک فرستاد : هرچه هستی ، آرزوی دیگری هستی

     پس شاکر باش 

    خنده ام گرفت ؛ یتیمی و آرزو ؟! شرایط ما رو نمیفهمی 


    تا امروز که صدای تق تق واکر مهین خانوم رو شنیدم که به سختی از پله ها پایین می رفت 

    مهین خانوم  کل خانواده ش رو توی  تصادف از دست داده ،

    حتی پسر کوچولوی چندماهش رو

    این روزها به خاطر شکایت شوهرش به دادگاه میره ! که چرا پسرش رو بی اجازه برده سفر

     یاد پیامک دوستم افتادم 


    همین حالا هرچه هستی ،

     آرزوی دیگری هستی

    پس شاکر باش


     برای مشاهده :::/::: چالش :::/::: کلیک کنید


  • ۹۴/۰۵/۲۸
    :::/::: سوء تفاهمات بین فرهنگی :::/:::

    سه برداشت از سوء تفاهمات بین فرهنگی !!

    برداشت هایی که اگرچه بین ملیت هاست اما خوب که دقت کنیم در زندگی روزمره ما هم هست 

    تنها روابط عوض می شود و گرنه مدل و چارچوب  همان است : 

    برداشت اول 

    یک شرکت امریکایی قرارداد چند میلیون دلاری با شرکتی در عربستان سعودی بست

    نماینده ای را به منظور امضای نهایی قرارداد راهی عربستان کرد 

    عرب ها با چند ساعت تاخیر آمدند و کاملا با منظور خاص از این تاخیر !!

    چیزی که برای امریکایی ها قابل فهم نبود ، پس توجه زیادی نکردند

    نماینده امریکایی بعدها فهمید که شرکت عربستانی تمایلی به اجرای قرارداد نداشته است 

    اما برای رعایت ادب ، طبق قراری که بود قرارداد یاد شده را امضا کردند اما  قصد اجرا را نداشتند !!


    ( آمریکایی ها فرهنگ  رودرواسی را نمی فهمیدند ، آنها در ارتباط  رک و صریح هستند )


    برداشت دوم 

    یک شرکت امریکایی در کشور پرو شعبه ی جدیدی ایجاد می کند 

    نیروی کار از اهالی بومی پرو انتخاب می شوند اما مذیر در ارتباط با کارمندانش دچار مشکل است 

    کارمندان او را فردی بدون احساس و غیر قابل اعتماد می دانند 

    مدیر در برقراری ارتباط با آنها ، فاصله می گرفت 

    او متوجه نبود که در کشور پرو رسم بر این است که هنگام صحبت کردن در فاصله خیلی نزدیک با مخاطب قرار می گیرند 

    ( گاهی اولین ارتباط و منشاء اختلاف ، زبان بدن است )

    برداشت سوم 

    در بعضی از فرهنگ ها ، تصور غالب این است که محل کار هر فردی باید متناسب با

     درجه و رتبه او باشد 

    ژاپنی ها اما این گونه نیستند . مثلا یک مدیر ارشد ژاپنی مدیر دیگری را از ملیتی دیگر

     به دفتر کار خود دعوت کرد 

    مهمان که تا به حال میزبان را ندیده بود با دیدن ظاهر ساده ی دفتر کار که تجهیزات چندانی نداشت ،

    تصور کرد که این فرد از کارمندان معمولی است پس احترام چندانی به او نگذاشت و این شد شروع و آغاز نامناسب برای ارتباطی که می توانست بسیار عمیق و سود آور باشد 

    برداشت های زیادی از این سوء تفاهمات بین ما هم هست ، کافیست شمارش کنیم

    _____________________________________________

    برای مشاهده :::/::: بخش پذیرش :::/::: کلیک کنید



  • ۹۴/۰۵/۲۷
    :::/::: این سبک زندگی :::/:::

    خسته ای ! تازه از سرکار برگشته ای به خانه 

    بعد یک روز شلوغ و پر رفت و آمد ، حالا وقتی ست که می خواهی آرامش بگیری و

    راحت باشی

    اون شلوار تنگ و لباس های تقریبا رسمی رو به گوشه ای می اندازی

    یک دوش پنج دقیقه ای الان واقعا می چسبد 

    بعدش هم یک شلوار پیژامه ی راحت و زیر پیراهنی ...

    موهایت را هم لازم نیز ژل بزنی ، حوله را می کشی سرت و جلوی تلویزیون ، روی مبل ولو می شوی

    منتظر تا خانم خانه بیاید و بساط  شام و چای و میوه و ...

    لبخند هم به لبش باشد و البته حرف زیادی هم نزند تا بتوانی اخبار و فوتبال ببینی و 

    احتمالا اظهار نظرهای سیاسی ت را بکنی


    کم کم پلک هایت سنگین و سنگین تر می شود  

    قبل از خواب البته شاید یه سری هم به کلش بزنی یا

    مختصر چتی با بر و بچ و بعد چند تا لایک و کپی پیست چند جوک با مزه ،

    می روی  یک راست به دنیای شیرین خواب

    تا دوباره صبح شود و روز از نو ، روزی از نو !


    راستی صبح !

    تا به حال به عطری که صبح ها می زنی و میروی سرکار ، فکر کردی !؟

    که سهم خانمت از این بوی خوش همان اول صبح است که با طعم نان های بربری که خریده ای 

    مخلوط می شود  و با صبحانه می خورد ؟!

    بقیه ش می ماند برای محیط کارت تا شب که بیایی و دوشی بگیری و دیگر عطر بی عطر 

    سهم همسرت از آراستگی و مرتبی تو  همان مدت کوتاهی ست که داری صبحانه می خوری

     و خیلی وقت ها هم که نمی خوری !


    و حالا تویی و روی خوشت برای محیط کار 

    اختلاط و  بگو بخند و خوش و بش هایت با همکاران 

    بیشتر اوقات صبحانه را هم با همان ها می خوری 


    خوش به حال خانم همکار که از بند بند جزئیات زندگیش با خبری !

    اما از درد دل همسرت بی خبر 

    خدا می داند !

    احتمالاا برای او هم آقای همکاری هست که حرفهایش را بشنود و ...


    ناراحتی چرا ؟!

    این یک سبک زندگی ست 


    با سپاس از خانم مرضیه به خاطر ارسال این متن 

    _____________________________________________

    برای مشاهده :::/::: من خانواده ام را دوست دارم :::/::: کلیک کنید


        



     


     





  • ۹۴/۰۵/۲۶
    :::/::: بازار سکوت :::/:::

    شنیده و دیده ام که بعضی هایشان پیک موتوری شده اند ، بعضی بازاریاب شرکت ها،

    مرتبط ترین فعالیت متناسب آنچه آموخته اند همان تدریس در آموزشگاه هاست

    به عنوان نوازنده سازهای مختلف

    فراهم کننده بساط عیش و طرب جشن ها و میهمانی ها هم  به عنوان مطرب که ...  بماند !

    درد دل یکی از فارغ التحصیلان ممتاز رشته ی موسیقی این بود : 

    امید داریم به روزی که حداقل چیزی که یادمان دادند را از ما بخواهند ....

    در این چند سال دانسته هایمان را انبار کردیم برای روز مبادا، که هنوز نرسیده.

    موسیقی دانان جوان تحصیل کرده ای که هیچ کس تحویلشان نمی گیرد و مانده اند با این اوضاع چه کنند

    شاید بگویید این که چیز جدیدی نیست وضعیت خیلی از رشته های دانشگاهی و کار همین است  ، 

    ما هم هستیم 

    بله کاملا درست است اما کمی آن طرف تر مستند سازان جوانی هم هستند درست شبیه همین ها 

    کارهای تصویری تولید می کنند با هزار زحمت اما زمان انتخاب موسیقی که می شود ،

    باید کارهایی را دانلود کنند از همین فضای نت که حق استفاده اش برای دیگری ست 

    تا زمانی که این تولیدات در داخل بماند خیلی مشکلی نیست نهایتا می گویند صدای فلان فیلم یا بازیست

    اما کافیست همین ها برای جشنواره یا نمایش برون مرزی بخواهد ارسال شود .

    با اولین ارزیابی ، رد می شود ؛ یه جرم موسیقی دزدی و این برای فرهنگ و هنر یک ملت ،

    چیزی نزدیک به فاجعه است 

    این همه استعداد و نیروی خلاق ، دور از هم  ، فضاها و موقعیت هایی را تجربه نمی کنند و

     عمر می گذرانند 

    چه کسی باید و می تواند  این ظرفیت ها را به هم برساند ؟!


    برای مشاهده :::/::: حدود صدا :::/::: کلیک کنید








۱۶۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

:::شما در صفحه تالار هنر هستید:::


لغت هایی هستند که در طی  روز بارها و بارها  به کار می بریم اما

شاید به دلیل پرتکرار بودن خیلی به چیستی معنای آن توجه نمی کنیم

مثلا ؛ "خانم"


در لغتنامه دهخدا آمده است که " خانم " ریشه ی ترکی دارد 

که بر اثر تحولات زبانی از "خانیم " به " خانوم" و سپس به "خانم" تغییر شکل یافته 


خان + یم

خان مترادف با سرور , سلطان , ارباب , پادشاه

یم ، مترادف با  برای من , مال من , 

و پسوندی برای تعلق داشتن است

پس خانم در واقع خانیم یعنی سلطانم , سرورم 


این ارزش و احترام برای زن ، نه تنها در زبان که در رقص آئینی ترک ها هم نمود دارد 

رقصی که  مرد جلوی خانمش زانو میزند و ماه یا خورشید را از آسمان برداشته و به او تقدیم میکند

 برای مشاهده :::/::: امانت :::/::: کلیک کنید




:::شما در صفحه بارو بندیل هستید:::

بندر سیراف

جنوب بوشهر 

دوره ساسانیان 

 

آوازه سیراف را به گوش همه دنیا رسانده اند،دریانوردانش!!

سندباد بحری و سلیمان تاجر 

همان ها که خاطرات و مخاطرات و قصه های دریانوردیشان در سفر به هند و دیگر نقاط را در کتاب هایی به نام صد و یک شب  - به تقلید از همان هزار و یک شب- و عجایب الهند، جمع آوری کردند؛

 

همان ها که چشم بادامی ها کارتون نوستالژیک سندباد و علی بابا را از روی آن ساختند و به کل دنیا فروختند!!

 

همان ها که از دست نوشته هایشان چند فیلم سینمایی و چند کتاب پژوهشی در اروپا ساخته و منتشر شد.

 

بندر سیراف تا دوران قاجار از مراکز مهم تجاری ایران به شمار میرفت؛

تا اینکه خطوط موازی راه آهن و امتیازات انحصاری آن برای انگلیسی ها و پیدایش نفت، در کمتر از 150 سال سیراف پر آوازه با سابقه تمدنی بیش از 1000 سال را به بندری متروک تبدیل می کند. 

 

راستی ننه شهرزاد قصه گو در یکی از هزارو یک شبش می گوید،  سندباد دریانورد، روزگارش بر وفق مراد بوده؛

او مروارید و پارچه پنبه ای و ابریشم ایرانی را به شرق دور برده...

 

 

 

پ. ن: نِی مه خانی آواز جاشوان است برای فرار از خستگی تخلیه بار لنج؛

سرخوان واژه ای را ادا می کند که ممکن است معنای خاصی نداشته باشد مثل هله مالی و بقیه با او همخوانی میکنند.

 

برای مشاهده :::/::: طبیعتِ طبیعت :::/::: کلیک کنید





سیراف
محسن شریفیان


 
هله مالی
رستاک
:::شما در صفحه کیمیا هستید:::

 ترس ؛ همان احساسی ست که مجبورمان میکند در برابر  مشکلات زندگی ، زانو بزنیم .

به جز ترس های منطقی که برای رشد شخصیت مان لازم است ،

باقی ترس ها را اگر از خود دور نکنیم ، زنجیری می شود به دست و پایمان !

آدمهای اطراف ، شاید تنبل تصورمان کنند اما ما زندانیی هستیم که روزها و 

لحظه های خوب عمر خود را ، در بند این زنجیرهای نامرئی ، فقط می شماریم

زنجیر دوم - من خوب نیستم 

یکی از بزرگترین ترس های مشترک میان ما  ، حس "به اندازه کافی خوب نبودن "است

کمال گرایی چیز خوبی ست اما اگر غیر منطقی و بیش ار حد باشد ،

فرصت های زیادی را از ما خواهد گرفت ؛ از قرار گرفتن در یک موقعیت شغلی جدید گرفته

 تا پیشنهاد برای حضور در  یک مهمانی دوستانه ... 

خود را با دیگران مقایسه نکنیم ، به توانایی و استعدادهای خود ، ایمان داشته باشیم

زنجیرهای ترس را پاره کنیم !


 برای مشاهده :::/::: کاسب ایرانی:::/::: کلیک کنید

:::شما در صفحه آداب همگان هستید:::/:::


اکثر ما آبراهام مازلو را می شناسیم ؛ 

 یهودی زاده ی آمریکایی ست که به پدر روانشناسی انسان گرا شهرت دارد

نظریه معروف او  ،  نظریه سلسله مراتب نیازهای انسانی ست

ساختار نیازهای انسان ، از دیدگاه مازلو ، شبیه یک هرم است

از ابتدایی ترین نیازهای جسمی در کف  ، تا متعالی ترین ، در راس آن

بر این اساس ، نیازهای اولیه ی ما  اگر ارضاء نشود  ، 

انگیزه ای برای پرداختن به سطوح متعالی ، باقی نمی ماند

یعنی اگر مثلا خورد و خوراک  تامین نباشد ، خبری از خلاقیت و خودشکوفایی و معنویت نیست

اما ...

من عالمی را می شناسم که روزهای زیادی را روزه گرفت تا از پول به دست آمده  از این راه ، 

نسخه های خطی کتاب هایی را بخرد که خارجی ها دسته دسته می خریدند 

و با خود می بردند

یا چهره ی ماندگاری را می شناسم که شبها تا صبح بیدار می ماند ، 

تا کتابهای به امانت گرفته را تمام کند و  پول کمتری بابت کرایه کتابها بدهد و 

در عوض ، بیشتر بخواند 

 و شاید هزاران نمونه مشابه دیگر ، که می شناسیم


 بنا بر تعریف مازلو اگر باشد ، 

ما مورچه هایی هستیم که هیچ گاه به بالا و راس هرم نمی رسیم چون ، 

همیشه در کف و قائده وسیع هرم ، نیازهایی هست  که مشغولمان کند 

نظریه مازلو و سلسله مراتبش ،  اساس کتابهای مدیریت در دانشگاه های ماست

مدیرانی که قرار است برای نیازهای من و شما ، برنامه بریزند و مدیریت کنند 


برای مشاهده :::/::: مکتب مصرف گرایی :::/::: کلیک کنید



:::شما در صفحه زندگی با کیفیت هستید:::

1ـ سعی کنید  در ردیف های جلو بنشینید.

2ـ سرعت راه رفتنتان را 25%تندتر کنید.

حرکات بدن نتیجه واکنش ذهن است. آدمهای با اعتماد به نفس ،

راه رفتنشان کمی شبیه به دویدن است,انگار به جای مهمی می روند

و یا کار مهمی دارند. این تکنیک را بکار ببریدتا نگرش محیط خارجی نسبت به شما تغییر کند.

3 ـ بلند و رسا حرف بزنید.

4ـ هنگام دست دادن جدی باشید.

5ـ در جمع نظر بدهید.

6ـ خندان باشید.لبخند شما بهترین دارو برای کمبود اعتماد به نفس است.

7- سعی کنید همیشه  آراسته باشید .

8- در هر مکالمه تلفنی خود را معرفی کنید.

9- در برابر هر کاری که برایتان انجام می دهند لفظ متشکرم را بکار ببرید.

10-مقتدرانه,افراشته و با گامهای بلند و تند راه بروید.

11ـ هیچگاه خود را با دیگران مقایسه نکنید.

12ـ همیشه با زبان مثبت با دیگران هم صحبت شوید...


تکنیک های بالا از تمرین های تقویت اعتماد به نفس است 

خوب است تمرین کنیم


برای مشاهده :::/::: درخت پیر  :::/::: کلیک کنید 



:::/ درخواست هایمان  اگر منطقی ست ، از نه شنیدن نترسیم و با شجاعت اقدام کنیم

شاید فرصت خوبی در انتظارمان باشد . حسرت " اگر می گفتم "  از دست رد خوردن ، به مراتب ، دردناک تر است \:::


:::/ سطح کوزه های سفالی ، پر از منفذ است ، قطره های آب وقتی وارد این سوراخ های ریز می شود

::: شما در صفحه تالار هنر هستید :::

 

ما را با تو چه کار؟  ای روزگار!! 
سهم ما از قفسهایت چه بسیار است،
ما که سر در لاک خود داشتیم، به قدر کافی؛

 

لاجرم ما را هماورد خود پنداشتی

که اینچنین کت و بال بسته

میزنی با شلّاقی مکرّر از ستم های نامردمان جهان!!

هماورد تو آسمان است ای روزگار 


ای آسمان 
بر سر این روزگار، 
بی وقفه ببار...

 

برای مشاهده :::/::: آدرس اشتباه :::/::: کلیک کنید

:::شما در صفحه حال دوران هستید:::

زمان ناصرالدین شاه که تلگراف به ایران آمد، 

 کسی باور نمیکرد بشود در شمال کشور با شخصی در جنوب، مکالمه کرد!!

آن روزها مردم ناباورانه اصل موضوع را به سخره میگرفتند!!

علیقلی خان مخبرالدوله که وزیر پست و تلگراف بود

برای از بین رفتن این ناباوری در مردم و استفاده آنان از این وسیله،

 اعلام کرد: تماس با تلگراف رایگان است...

هجوم مردم به تلگرافخانه ها،  کنجکاوی و صحبت های طولانی آنان نشان از حل مشکل بود؛

اما مشکل جدید، این بود که مردم دیگر تلگرافخانه ها را رها نمیکردند!!!


راه حل این بود که بالای تلگراف ها، روی کاغذی نوشتند: هر کلمه یک عباسی!!


اما مردم گاهی رعایت نمیکردند و اضافه بر سازمان حرف میزدند ؛

اینجا بود که متصدی تلگرافخانه فریاد می زد:

آقای محترم حرف مفت نزن!!!!


برای مشاهده :::/::: کپسول های فناوری :::/::: کلیک کنید



:::شما در صفحه  دانه  هستید:::

گذشته ها ، نه یخچالی بود ، نه آب سردکن

 اما تابستان ،آفتاب و تشنگی همیشه بود ، از همان ابتدای زندگی


قدیمی ها به قوانین علمی گرما و جنبش مولکول ها آگاهی نداشتند ولی

بر حسب تجربه ، بهترین گزینه را انتخاب کردند ؛ کوزه های گلی


اما چرا ؟!

سطح کوزه های سفالی ، پر از منفذ است ، قطره های آب وقتی وارد این سوراخ های ریز می شود

گرما را از سطح کوزه می گیرد و تبخیر می شود

دیواره ی کوزه بر اثر این جابه جایی دما ، سرد می شود و به دنبال آن ، آب هم ، خنک 


جالب اینکه آب درون کوزه فقط خنک نیست ، گواراتر هم هست ، چون 

جنس کوزه ها از خاک رس است . خاک رس ، کلسیم را که عامل سختی آب است ، جذب می کند

و یون های سدیم را جایگزین آن

به این ترتیب ، هم سختی آب کم می شود ، هم برای مدت بیشتری ، قابل آشامیدن می ماند 


برای مشاهده :::/::: بابا آب داد :::/::: کلیک کنید 

:::شما در صفحه کیمیا هستید:::

ترس ؛ همان احساسی ست که مجبورمان میکند در برابر  مشکلات زندگی ، زانو بزنیم .

به جز ترس های منطقی که برای رشد شخصیت مان لازم است ،

باقی ترس ها را اگر از خود دور نکنیم ، زنجیری می شود به دست و پایمان !

آدمهای اطراف ، شاید تنبل تصورمان کنند اما ما زندانیی هستیم که روزها و 

لحظه های خوب عمر خود را ، در بند این زنجیرهای نامرئی ، فقط می شماریم


زنجیر اول _ دستِ رد 

بیشتر افراد از ورود به روابط جدید می ترسند ،از ارائه پیشنهادهای تازه 

گاهی بهترین ایده ها را دارند اما از ترس رد شدن ، فرصت ها را می سوزانند

آدمی را دوست دارند ، اما برای ارتباط با او ، اقدامی نمی کنند

از رئیسشان درخواستی دارند ، حتی از نزدیک ترین فرد زندگی ، مثل همسر ...

اما ...

درخواستمان اگر منطقی ست ، از نه شنیدن نترسیم و با شجاعت اقدام کنیم

شاید فرصت خوبی در انتظارمان باشد 

و اگر نبود ، باز هم با صلابت ، نتیجه آن را بپذیریم چون

حسرت " اگر می گفتم "  از دست رد خوردن ، به مراتب ، دردناک تر است 


زنجیرهای ترس را پاره کنیم !!


برای مشاهده :::/::: چای یخ کرده :::/::: کلیک کنید




نظرسنجی تیرماه وبلایت زندگی در شرایط سخت

نظرسنجی وبلایت زندگی در شرایط سخت